پذیرش و آموختن از دیگری، به جای یکسان‌سازی فرهنگی

یادداشت علی جعفرآبادی دربارهٔ سخنرانی کلیسای کبوشیین
پذیرش و آموختن از دیگری، به جای یکسان‌سازی فرهنگی

به گزارش سایت مؤسسهٔ فرهنگی تحقیقاتی امام صدر به نقل از خبرگزاری مهر، علی جعفرآبادی در یادداشتی به مناسبت سالروز القای موعظهٔ روزه از سوی امام موسی صدر در کلیسای کبوشیین بیروت نوشت:

سی بهمن سالروز حضور سید موسی صدر در کلیسای کبوشیبن بیروت است. روزی که رهبر شیعیان در جایگاه موعظه و زیر صلیب می‌ایستد تا پیروان عیسی مسیح، آیین دینی خود را با اقتدا به امامی از مذهبی دیگر به جای آورند؛ و این در حالی است که در جامعه طائفی و فرقه‌ای لبنان، مسیحیان فرازمند بودند و شیعیان فرودست.
سی بهمن روزی است که امامِ طایفه فرودستان باید بارِ معنوی گروه فرازمندان را بر در خانه خدا بر زمین بگذارد.
این اقدام و دعوت، که هنوز هم هضم و درکش برای بسیاری از اهل نظر ساده نیست، نمادی شد برای زیست چندفرهنگی؛ آن‌گونه که نیل به وحدت داشته باشد، نه میل به نفرت.
آنچه در چندفرهنگی مورد توجه قرار می‌گیرد، مؤلفه‌هایی است از قبیل هویت، جنسیت، تاریخ، مشاهیر، هنر و ادبیات، دین، نژاد و حتی جغرافیا و اقتصاد؛ لکن ضدیت با تبعیض کلیدواژه‌ای است که می‌تواند چون نخ تسبیح این عرصه‌ها و ساحت‌ها را کنار هم بنشاند.
دکتر علیرضا صادقی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در مقاله‌ای ضمن اشاره به طیف‌های گوناگون چندفرهنگی، چهار سطح را برای آن بر می‌شمارد:

  • سطح یک: تحمل
  • سطح دو: کرامت و احترام به نوع انسان و فرهنگ
  • سطح سه: یادگیری و شوق یادگیری از تنوع؛ یا فرهنگ به مثابه گنجینه عظیم یادگیری
  • سطح چهار: افتخار، که مقابل تحمل است، و نه حتی ضدیت با چندفرهنگی

به دیگر سخن و بر اساس تبیین ریچارد ریس، چندفرهنگی در دنیای معاصر از «یکسان‌سازی فرهنگ‌ها» به «به رسمیت شناختن اقلیت از سوی هژمونی اکثریت» و البته همزمان تلاش برای جذب دیگری از سوی او و سپس از «به رسمیت شناختن» به «چندفرهنگی» و از «چندفرهنگی» به «ضدیت با تبعیض» سیر تکاملی داشته است. اما آنچه در سیره سید موسی صدر می‌بینیم، سطح چهار و همانا افتخار به دیگری و بالیدن به بالندگی او و تلاش برای سازندگی ایشان است؛ با همان غیرتی که برای بالندگی و سازندگی خویشتن می‌کوشد.
سی بهمن و حضور مردی با دستار سیاه زیر صلیب نقره‌ای را می‌توان نماد افتخار به چندفرهنگی دانست.
تصور نگارنده این است که افرادی می‌توانند به چندفرهنگی ببالند و افتخار کنند که فکرشان در آب‌های ارزشی و دانشی عمیق‌تری ریشه دوانده و قلبشان برای سیاحت سیاحانِ بیشتری وسعت یافته است.
برگ گیاه گلخانه ترد است و طعمش استاندارد و رنگش بی‌سایه و یکدست و بدون طیف؛ اما این درختِ باغی است که برآمده از چندفرهنگیِ طبیعت چهارفصل است و سر بلند کرده از پس گرمای تابستان و سرمای زمستان.
ظاهرا اصل بر درخت باغیِ تنومند شده در چندفرهنگیِ فصول است و گیاهِ گلخانه‌ای صرفا برای زمانه عسر و حرج.
سی بهمن را شاید بتوان قراری سالانه دانست برای بازگشت به اصالتِ چهارفصل و محدود کردن سیاست‌های ناشی از عسرتِ گلخانه‌های تک‌فصل.

برای مطالعه‌ی بیش‌تر نگاه کنید به:
– صادقی، علیرضا (۱۳۹۱). ویژگی‌ها و ضرورت‌های تدوین برنامه درسی چندفرهنگی در ایران: بررسی چالش ها و ارائه راهبردها. در: راهبرد فرهنگ سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۱
– ریس، ریچارد (۱۳۹۹). چندفرهنگ‌گرایی و آموزش (ترجمه: علیرضا صادقی، فاطمه شیرکوند). تهران: رشد فرهنگ.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.