الگوی توسعۀ اقتصادِ شیعیان لبنان از دیدگاه امام موسی صدر
سخنران: دکتر سید کاظم صدر
امام موسی صدر نیز مانند برخی از علما و اندیشمندان همچون شهید محمدباقر صدر، شهید مطهری و شهید بهشتی دارای اندیشههای اقتصادی است. اما تفاوت بارز ایشان با دیگر علما این است که ایشان در صحنۀ لبنان وارد عمل شدهاند و اندیشههای اقتصادی خویش را بهکار بستهاند. بر این اساس، میخواهیم بررسی کنیم که فعالیتها و اقدامات و سیاستهای اقتصادی امام موسی صدر در لبنان، چگونه به توسعۀ اجتماعی شیعیان لبنان منجر شد. برای پاسخ به این پرسش و نیز بررسی نظر ایشان دربارۀ اقتصاد اسلامی یا توسعۀ اقتصادی در چارچوب مکتب اسلام، باید به فعالیتها و اقدامات ایشان در لبنان مراجعه کنیم.
امام موسی صدر فعالیتهای اقتصادی خود را از زمان حضور در ایران آغاز کرد. تحصیل در رشتۀ اقتصاد دانشگاه تهران و انتشار مقالات اقتصادی در مجلۀ مکتب اسلام از جملۀ اقدامات نویی بود که ایشان انجام دادند. سپس، زمانی که در نجف بودند هم به مباحث اقتصادی مانند شرکت، سرقفلی، برند، حق تألیف و حق اختراع توجه داشتند و در رسالهای این مباحث را بررسی و نظرهایشان را ارائه کردند.
زمانیکه لبنان به استقلال رسید، شانزده طایفۀ مذهبی مسلمان و مسیحی در لبنان بودند که هرکدام سهمی در سیاست و فعالیتهای لبنان داشتند. از این رو، امام موسی صدر با کشوری مواجه شد که از شانزده فرقه تشکیل شده بود. شیعیان لبنان با اینکه بیش از یک سوم جمعیت لبنان را تشکیل میدادند، سهمی اندکی از قدرت و سیاست و مناسبات اجتماعی داشتند. به همین دلیل فقر و بیسوادی در بین شیعیان لبنان بسیار گسترش داشت.
اگر بخواهیم الگوی توسعۀ اقتصاد امام موسی صدر را به دست دهیم، باید به مکاتب اقتصادی که در چند قرن گذشته تحول و رشد داشتهاند، توجه کنیم. در تاریخ عقاید اقتصادی مکاتبی چون مرکانتالیستها، فیزیوکراتها، کلاسیکها و نئوکلاسیکها شکل گرفتهاند:
- مرکانتالیستها: گروهی بودند که توسعۀ اقتصادی را مرهون تجارت میدانستند. برای تجارت، داشتن سرمایۀ نقدی که با آن میتوان بهموقع کالا را خرید و بهموقع کالا را فروخت، خیلی اهمیت داشت.
- فیزیوکراتها: معتقد بودند که تجارت، تولید و ارزشافزودهای ایجاد نمیکند. آن بخشی که تولید میآورد، بخش کشاورزی است. طبیعت است که مولد است. بنابراین، زمینهای کشاورزی و زمینۀ مستعد برای کشاورزی است که کالا و تولید خلق میکند. لذا نظریات آنان بر توسعۀ بخش کشاورزی مبتنی بود.
- کلاسیکها: معتقد بودند که تولید رشد و توسعه را میآورد؛ اما این تولید صنعتی است نه تولید کشاورزی. تولید کشاورزی خیلی زود بهسبب محدودیت زمینهای کشاورزی محدود میشود؛ اما صنعت، ماشینآلات، صنایع، کارخانجات و راهها را میشود توسعه داد و انباشت سرمایه یعنی کثرت کاخانجات، راهها، اتوبانها و… موجب توسعۀ اقتصادی میشوند.
- نئوکلاسیکها: معتقد به سرمایۀ انسانی هستند؛ سرمایۀ انسانی یعنی آن تخصص، مهارت و دانش که خلاقیت و درآمد ایجاد میکند و در نتیجه، موجب توسعۀ اقتصادی میشود. لذا مهندسان، معماران، پزشکان، جراحان، هنرمندان و… همه دارای سرمایۀ انسانیاند.
جامعهشناسان نظریۀ نئوکلاسیکها را توسعه دادند و گفتند که برای بارورشدن سرمایۀ انسانی نیاز به توسعۀ اجتماعی دارید. بنابراین، ارتباطات، پیوندها و آن هنجارهایی که باعث رشدونمو سرمایۀ انسانی میشود، بسیار در توسعۀ اقتصادی مؤثرند. سپس، اقتصاددانان بر نقش نهادهای اقتصادی بهخصوص نهاد مالکیت تأکید کردند. منظور از نهاد مالکیت یعنی حقوق مالکیت کسانی که ابداع و اختراع و ارزشافزوده ایجاد میکنند.
حال اگر عملکرد امام موسی صدر را با این رویکردها تطبیق دهیم، درخواهیم یافت که ایشان با ایجاد و تقویت سرمایۀ انسانی، ایجاد نهادهایی که سرمایۀ انسانی را پرورش میدهند و تقویت میکنند، ایجاد ارتباط و پیوند با فرقههای مختلف لبنانی، برای تعاون، جذب اعتماد، ایجاد امنیت و همکاری و ایجاد شبکهها و ارزشها و هنجارهایی که نه فقط شیعیان را، بلکه همۀ لبنانیها را تشویق به تحول و تغییر میکند، سعی در توسعۀ اقتصادی و اجتماعی در لبنان را داشته است.
با مطالعۀ اقدامات امام موسی صدر درمییابیم که او در پی ایجاد سرمایۀ انسانی بود. ایجاد سرمایۀ انسانی نیاز به آموزش دارد. از همین رو، او در ابتدا به نهاد آموزش توجه دارد. ایشان تأسیس مدرسۀ فنیوحرفهای، راهاندازی مدرسۀ پرستاری، تأسیس محلی برای آموزش بانوان و … را در دستور کار قرار داد. پس از این مرحله، نهادهای حمایتی از افراد بیبضاعت را سامان دادند و از کسانی که در نهادهای آموزشی تحصیل میکردند و فارغالتحصیل میشدند، حمایت میکردند. اما به این هم اکتفا نکردند و پس از ویرانیهای ناشی از حملات اسرائیل نهادهای عمرانی هم ایجاد کردند.
در ادامه، امام صدر با تأسیس مجلس اعلای شیعیان سعی در استیفای حقوق شهروندان شیعی از دولت کرد. ایشان حتی برای دفاع از منطقۀ جنوب و مقابله در برابر اسرائیل نهاد دفاعی هم ایجاد کرد. بنابراین، ایجاد نهادهای آموزشی، اجتماعی، حمایتی، عمرانی، تشکیلاتی و دفاعی از اقدامات ایشان است که موجب ارتقای وضعیت اجتماعی و دینی شیعیان لبنان شد. امام صدر به منظور تقویت نیروی انسانی برای جذب سرمایه هم تلاش کرد. از این رو، سفرهای خود به کشورهای آفریقایی و دیدار با لبنانیان مهاجر را آغاز کرد.
برای توسعۀ سرمایۀ انسانی، ارتباط با بقیۀ فرقهها بسیار مهم بود؛ بهخصوص در جامعهای که احتیاج به ایجاد نهادهایی دارد که سرمایههای انسانی در آنها رشد کنند و در بازار یا جوامع دیگر به فعالیت بپردازند. برقراری این پیوند بسیار اهمیت داشت تا اعتماد ایجاد شود و پیروان دیگر فرقهها دریابند که رشد شیعیان مکمل بقیۀ فِرَق است. لذا ایشان با تمام روحانیان مسیحی و سنی و دروزی در لبنان ارتباطات وسیع و پیوستهای داشتند.
ایشان هدف خود از مهاجرت به لبنان را توسعۀ اجتماعی و فرهنگی و دینی شیعیان لبنان ذکر کرد و توانست از طریق آموزههای اسلامی این موفقیتها را کسب کند. از نظر او برای توسعۀ سرمایۀ انسانی، اتحاد و ارتباط همۀ فرقهها لازم بود. ایشان توسعه اقتصادی و سرمایۀ انسانی را منحصر به شیعیان نمیدانست و برای تمام لبنانیان غیرمسلمان نیز تلاش میکرد. به همین سبب توانست جذب اعتماد کرده و در جمع مسیحیان و مارونیها سخنرانی کند و آنان را به وحدت و یکپارچگی فراخواند.