نشست نقد و بررسی کتاب «به رنگ صبر: خاطرات شفاهی خانم فاطمه صدر» شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ با حضور فاطمهٔ نقوی، مؤلف کتاب، سعید فخرزاده، مسئول واحد تاریخ شفاهی حوزهٔ هنری، حسین جودوی، پژوهشگر تاریخ و احسان رضایی، کارشناس کتاب، در سیوسومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، غرفهٔ کتابهای سال جمهوری اسلامی برگزار شد.
تولد «به رنگ صبر»
نقوی در این نشست دربارهٔ آغاز نگارش کتاب گفت ماجرا از آنجا شروع شد که من به علت علاقهام به خاندان صدر، در سفری که به عراق داشتم، به دنبال مزار شهید صدر میگشتم و در این باره از مؤسسه پرس و جو کردم. سپس خانم حورا صدر، مدیر مؤسسهٔ امام صدر که میدانستند من دستی در داستاننویسی دارم از من پرسیدند اگر ما بخواهیم دربارهٔ یکی از خواهران امام موسی صدر، کتابی تدوین کنیم شما آمادگی دارید؟ وی گفت: این آغاز ماجرا بود و از آنجا که در کتاب «هفت روایت خصوصی» اثر خانم حبیبهٔ جعفریان خوانده بودم که فاطمه خانم صدر تمایلی به تدوین خاطراتشان ندارند، مطمئن بودم منظور، ایشان نیستند اما قضیه درست وارونه بود. مؤلف کتاب «به رنگ صبر» با اشاره به اینکه آغاز نگارش این کتاب بر پایهٔ ترجمهای از مصاحبههای عربی فاطمه خانم صدر به زبان عربی به نام «وجع الصدر» بود گفت: مصاحبههای سری جدید از سال ۹۵ شروع شد اما به علت سفرهای مکرر فاطمه خانم بسیار میان مصاحبهها وقفه میافتاد گرچه در همان پذیرایی گرم دیدار نخست، چنانکه عادت خاندان صدر است، رابطه به خوبی شکل گرفت.
نقوی با اشاره به اینکه ابتدا پیشنهاد شد محصول نهایی به صورت داستانی نوشته شود، گفت سپس ترجیح دادیم از قالب تاریخ شفاهی بهره ببریم و شخصیت ایشان را از طریق بازنمایی دقیق لحن و گفتار خود ایشان بازتاب بدهیم نه با توضیحات اضافی و سلیقهای خودمان. وی افزود: خانم صدر تا ۱۸ سالگی در یک خانوادهٔ اصیل ایرانی بزرگ شده بودند و پدرشان در دورهای زعامت حوزهٔ علمیهٔ قم را در کنار دو تن از علمای دیگر بر عهده داشتند و خانم صدر هیچ تصوری از عراق نداشتند و زبان عربی را نیز در همان اندازهٔ رایج در ایران فراگرفته بودند. اما ناگهان ایشان وارد عراق و یک فرهنگ کاملا تازه میشوند و چنان در این سرزمین ریشه میدوانند که امروز عراق را خانهٔ خودشان میدانند و همیشه منتظرند اوضاع آنجا سر و سامان بگیرد. مؤلف و مصاحبهگر کتاب «به رنگ صبر» گفت: تلاش کردم این تمایز فرهنگی و این مواجهه با یک فرهنگ تازه در کتاب نمود یابد. سعی کردم از ایشان در مورد محلههای عراق و ویژگیهای مردمش، ابعاد خانهها، غذاها و… سؤال و همه را ضبط کنم تا این جنبههای فرهنگی بهخوبی به نمایش در بیاید.
فاطمهٔ نقوی گفت یکی از هدفهایی که میتوانیم برای مطالعهٔ این کتاب ذکر کنیم، یافتن تصویری از منش و اخلاق و عقاید زنان مسلمان معاصر ایران است و اینکه تعالیمشان را چگونه و از کجا اخذ میکردند.
مؤلف «به رنگ صبر» همچنین گفت: روایتهایی که در این کتاب وجود دارد، همگی بند به بند، با منابع تاریخی خارج از مصاحبه مقایسه شدهاند تا خدای ناکرده لغزش تاریخی در کتاب وجود نداشته باشد.
اولین روایت از همسر یک مرجع تقلید شیعه
در این نشست همچنین حجت الاسلام سعید فخرزاده گفت نخستین ویژگی این کتاب آن است که تا پیش از «به رنگ صبر» ما هیچ کتابی نداشتهایم که از زبان همسر یک مرجع تقلید بیان شده باشد. بدین ترتیب میتوانیم این کتاب را سرآغازی مبارک برای پرداختن به زندگی خصوصی عالمان بزرگ دین بدانیم.
مسئول واحد تاریخ شفاهی حوزهٔ هنری افزود ویژگی دوم «به رنگ صبر» رعایت اخلاق در نقلها و قضاوتها دربارهٔ افراد است. فاطمه خانم صدر بارها میگویند لزومی ندارد فلان خاطره را نقل کنم چون شاید منصفانه نباشد، ضمن آنکه لزومی ندارد تنها به بدیها بپردازیم و میتوانیم از آنها چشمپوشی کنیم. سپس خودشان میگویند بسیاری از اطلاعات من مبتنی بر شنیدههاست و اطلاعات تاریخی نیست، به همین خاطر نقل آنها را درست نمیدانم.
این کارشناس تاریخ شفاهی، سومین ویژگی «به رنگ صبر» را سربلند بیرون آمدن از چالش روایت دانست زیرا مصاحبه با یک خانم ۸۰ ساله که چنین رنجهای مهیبی را از سر گذرانده، هرگز کار آسانی نیست. وی افزود: گرچه مصاحبهها بهخوبی نشان میدهد فاطمه خانم صدر با این سن، از سلامت روحی برخوردارند و میتوانند اندیشههایشان را بهخوبی مدیریت کنند.
فخرزاده همچنین در این جلسه مواردی را برشمرد که معتقد است کاستیهای «به رنگ صبر» به شمار میآیند. وی گفت شاید سن بالای مصاحبهشونده یا عدم تمایل ایشان برای یادآوری یا بیان برخی خاطرهها موجب شده روایت کتاب گاهی دچار نوعی انقطاع شود و البته مصاحبهگر توانسته بهخوبی با پرسشهای ظریف و بهجا این گسستها را جبران کند. با اینحال گاهی پاسخها مختصر هستند و میتوانستند مفصلتر باشند. این کارشناس تاریخ شفاهی گفت به همین علت است که ما در آموزشهای تخصصیمان میگوییم هیچگاه سؤالهایتان را از مصاحبهشونده با «آیا» شروع نکنید تا پاسخ به صورت بله و خیر نباشد بلکه از مصاحبهشونده بخواهید دربارهٔ موضوع یا واقعهٔ مورد نظر توضیح دهد.
فخرزاده همچنین گفت تسلط بالای خانم نقوی بر تاریخ و موضوعات مرتبط با خاندان صدر موجب شده پیشفرض «خالی الذهن» بودن مخاطب در برخی روایتها نادیده گرفته شود. وی افزود: مثلا هنگامی که نوبت به یادآوری خاطرات تأسیس مجلس اعلای شیعیان میرسد، خانم نقوی مجلس اعلا را میشناسد و اهمیت تأسیس آن را میداند اما مخاطب ممکن است هیچ اطلاعی از خطورت و جایگاه آن واقعه نداشته باشد.
مسئول واحد تاریخ شفاهی حوزهٔ هنری پیشنهاد داد مصاحبههایی تکمیلی با همسر شهید سید محمدباقر صدر انجام شود و اطلاعاتی که ایشان ارائه میدهند در قالب داستان ریخته شود تا نسل جدید بتواند بیشتر با آن ارتباط بگیرند. وی با اشاره به تمایز سند تاریخی و متن تاریخی گفت: آنچه امروز در کتاب «به رنگ صبر» منتشر شده سند تاریخی است چون عین مصاحبههای فاطمه خانم صدر است اما یک مورخ هنگام نگارش متن تاریخی موظف نیست تمام متن سندها را بیاورد و میتواند آنها را در دل روایت خودش ذکر کند.
فخرزاده افزود پایبندی شدید نگارندگان به حفظ لحن مصاحبهشونده همچنین باعث شده برخی جملات، برای خواننده چندان گویا نباشد. فاطمهٔ نقوی، مؤلف کتاب در پاسخ، با اشاره به اینکه یکسانسازی شیوهٔ نگارش موجب میشود، صداها از کتاب حذف شوند، گفت چون فاطمه خانم صدر در خانوادهٔ خاصی بزرگ شده و سپس چندین دهه پیش از ایران رفتهاند، شیوهٔ سخن گفتنشان با ما متفاوت است و کتاب کوشیده این لحن و آهنگ را حفظ کند.
دریچهای میان دو فرهنگ همسایه
حسین جودوی، پژوهشگر تاریخ، سخنران بعدی این نشست بود. وی گفت انتخاب سوژه برای یک کتاب همواره مهمترین چالش آن است و انتخاب چنین سوژهای برای «به رنگ صبر» از چند جهت حائز اهمیت است. نخست همانگونه که حجت الاسلام فخرزاده فرمودند کتابهای کمی از اندرونی علمای بزرگ وجود دارد. دوم، اهمیت فزایندهٔ کشور عراق برای ایرانیان است. جودوی با اشاره به اینکه اطلاعات ما از فرهنگ عراق کم است و ضمن یادآوری این نکته که اطلاعات تاریخی بهتنهایی کافی نیست و تاریخنگار نمیتواند جای شاهد عینی را بگیرد، گفت: این کتاب با روایتی که از درون هر دو فرهنگ ارائه میکند، میتواند دریچهای برای پیوند دو فرهنگ به شمار بیاید.
این پژوهشگر تاریخ، گفت نکاتی بسیار جزئی همچون شیوهٔ لباس پوشیدن همسر شهید صدر در کتاب بازتاب یافته که از سویی میتواند برای علاقهمندان یک کلاس درس باشد اما به همان اندازه میتواند برای مخاطبی که به دنبال قصه است، جزئیاتی خارج از موضوع تلقی شود.
وی با تمجید از مؤسسهٔ امام صدر برای انتخاب یک زن و بهرهگیری از ظرافتهای زنانه برای مصاحبه با فاطمه خانم صدر، گفت گرفتن مصاحبههایی با این کیفیت از خانمی در سن ایشان و با چنین سرگذشتی، بسیار کار بزرگی بوده است.
گفتنی است به رنگ صبر ششمین جلد از مجموعه تاریخ شفاهی امام موسی صدر است که به خاطرات فاطمه صدر، خواهر امام موسی صدر، همسر آیتالله شهید سید محمدباقر صدر و مادر همسر مقتدی صدر میپردازد.
فاطمه صدر، فرزند آیت الله سید صدرالدین صدر در خاطرات این کتاب از خوشیهای خانه پدری و دلخوشیهای نجف در کنار همسر و فرزندان و محنتهای این شهرِ گفته است. روایتهایی از مادر، خواهرها و برادرها به خصوص امام موسی صدر و ویژگیهای رفتاری و زندگی بنتالهدی صدر از دیگر بخشهایی است که در این خاطرات بیان شده است.
تاکنون روایتهای بسیاری از زندگی شهید سید محمدباقر صدر در مجلهها و کتابهای گوناگون، از زبان دوستان و نزدیکانشان، نقل شده است. گرچه بسیاری از این افراد ادعا میکنند که روایتشان از شهید صدر مبتنی بر حقایقی است که از زبان خود خانواده شهید شنیدهاند، اما فاطمه صدر اصرار دارد که بخشی از این روایات مردود هستند.