خلاصه پنجاه‌وهفتمین درس‌گفتار ماهانه اندیشه و عمل

گفت‌وگو، اضطرار یا امر اصیل؛ بررسی رویکرد امام موسی صدر در گفت‌وگو

سخنران: حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری

سؤال و مسئله این است که آیا گفت‌وگو راهبردی است که با اضطرار یا ناچاری به آن تن می‌دهیم یا آگاهانه آن را انتخاب می‌کنیم؟

نکتۀ قابل اهمیت و کم نظیر در تجربۀ امام موسی صدر، بعد از مرحوم سیدجمال‌الدین اسدآبادی، ارتباط بین‌المللی ایشان است. تجربه‌های دیگران در این زمینه محدودتر یا ناکارآمدتر است. برخی امام موسی صدر را در جایگاه روشنفکر و مصلح اجتماعی و ‌سیاستمدار و رهبر حزب معرفی کرده‌اند که طبیعتاً یک سیاستمدار از خواستگاه مصلحت‌اندیشی ممکن است به گفت‌وگو آن ‌هم در محیطی مانند لبنان برسد.

اما نکتۀ بسیار مهمی که گاهی در شخصیت او مغفول مانده این است که ایشان از موضع فقیه و مجتهد و عالم دین به گفت‌وگو روی آورده است. یعنی رسیدن او به گفت‌وگو از موضع مصلحت‌اندیشی سیاستمدارانه نیست، بلکه از موضع دین‌داری است. او شاعرانه و برای جلب نظر سخن نمی‌گوید، بلکه عقبۀ فکری دارد. برخی به درستی می‌گویند که امام موسی صدر، مانند بسیاری از بزرگان، سال‌ها بلکه ده‌ها سال زودتر از زمان خودش آمده بود و درک نشد، به این دلیل که او افق و چشم‌اندازی از آینده دارد.

دغدغه ایشان کارآمدی نسخه‌ای است که از دین ارائه می‌کند. از این‌رو، خود را در جایگاه فرد مقابل قرار می‌دهد و با او با انصاف برخورد می‌کند. انصاف که شاید بتوان به جرأت گفت که بالاترین فضیلت دینی است. نقطۀ شروع امام موسی صدر در جایگاه مجتهد،‌ نقطۀ فقهی و دینی است. مشاهده و تحلیل رفتار و موضع فرد مجتهد با فرد روشنفکر و سیاستمدار و چهره اجتماعی متفاوت است. امام موسی صدر فلسفه‌ای منجسم دارد، یعنی تمام اجزای فکری‌اش با هم منسجم و متناسب و مرتبط است.

وی در تمام گفتارش به قرآن ارجاع می‌دهد و از همین زاویه به موضوع می‌نگرد. همگرایی و همزیستی و صلح و تعامل انسانی برای ایشان هدفی دینی است؛ نه هدف سیاسی. بسیاری از علمای دین تنها ناقلان دین هستند یا فتوای فقهی فلان فقیه را نقل می‌کنند. ولی اگر کسی در لحظه اجتهاد کند و بگوید که در این لحظه چه باید کرد، بسیار متفاوت است.

وقتی از فقه سخن می‌گوییم هدفمان فقیهی است که جای پیغمبر نشسته و مأموریت او را انجام می‌دهد. از این‌رو، تفاوتی اساسی میان نگاه حقوقی و نگاه سیاستمدارانه وجود دارد. فقهای ما غالباً به دلیل این که در آن منطق فقهی تحصیل کردند، به طور طبیعی جزم‌اندیش هستند و موارد را به آری یا نه تفکیک می‌کنند. حقوقدان و فقیه در جایگاهی مانند قاضی دادگاه هستند و باید تکلیف پرونده را معین کند. او مسئله‌اش این نیست که فردا چه اتفاقی می‌افتد. اما مصالح دغدغۀ سیاستمدار است.

زمانی در لبنان کلیسایی به آتش کشیده شد و مقصر آن را مسلمانان اعلام کردند و موقعیت جنگ داخلی دوباره‌ای فراهم شده بود. امام موسی صدر به آن محل رفت و همۀ اهل منطقه را جمع و سخنرانی  کرد. امام گفت که از امروز هر یک لیره‌ای که جمع‌آوری می‌کنیم، نصف آن را برای ساخت کلیسا هزینه می‌کنیم و نصف دیگر را برای مسجد. او از موضع فقیه سخن می‌گوید. اگر اعتقاد داشت که این کار شرعاً حرام است، نمی‌توانست اینگونه تصمیم بگیرد. برخی به گونه‌ای از امام موسی صدر حرف می‌زنند که گویی اهل تساهل بوده و به مسائل بی‌اعتنا بوده‌ است.  اما او فقیه بود.  او برای دین و تبیین شریعت آمده است.

مأموریت دین است، نه به معنای بسته و محدود یک حکم شرعی و حقوقی که برایش فرقی نکند که فردا چه اتفاقی می‌افتد. در این فلسفه احترام به جایگاه و نقش انسان و کرامت او، محوری‌ترین نقش است. رفتار و گفتار امام صدر بر این اندیشه استوار است؛ چه زمانی که از آزادی یا از حق انتخاب انسان سخن می‌گوید. در مقابل شیوۀ گفت‌وگویی که از ابتدا دیگری را محکوم می‌کنیم، ایشان می‌گوید که اخیراً شیوۀ دیگری از گفت‌وگو پدید آمده است که افتخار می‌کنم آن را شیوۀ لبنانی در گفت‌وگو یا شیوۀ نهاد هم‌اندیشی لبنان بنامم.

در این شیوه به انسان احترام می‌گذاریم و خود را قیم او نمی‌دانیم. به ستمگران این معبودان زمینی، اجازه نمی‌دهیم خواست و اراده خود را به انسان تحمیل کنند و او را بر اساس منافع و مصالح خود بر دسته‌های مختلف قرار دهند و از او به مثابۀ ابزاری برای رسیدن به این منافع یا به مثابۀ کالایی برای تجارت یا کسب افتخار یا جاودانگی مادی بهره‌برداری کنند.

امام صدر می‌گوید که باید اسلام را به شکلی درست ارائه کرد، به گونه‌ای که پاسخگوی نیازهای فزاینده معاصر و همگام با رشد و ترقی دنیای امروز باشد تا افکار عمومی بتواند به درستی تصمیم بگیرد. این دیدگاهی است که با واقع‌بینی و عمل‌گرایی وارد میدان شده است و براساس «و جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا» و «تعاونوا علی البرّ و التّقوی» تعامل را مبنا و اصل می‌داند.

یعنی خود قرآن این رهنمود را می‌دهد و مقدمۀ این تعامل، از بُعد نظری پذیرش تفاوت‌هاست. معنای این سخن این نیست که ما قائل به پلورالیزم شویم. معنایش این نیست که همه بر حق‌اند.

البته اگر همه بر حق باشند، اساس تشریع و ترویج و معرفی دین بی‌معنی است. دین دیگر برای چه بیاید. از طرف دیگر هم اگر بگوییم که ما حقیم، دیگران باطل، راه‌های تعامل بسته می‌شود. آن چیزی که خلط می‌شود اینجاست؛ ما معتقدیم آن چیزی که حق است ما نیستیم. یک حقی است که ما به سراغش رفته‌ایم و به دیگران هم توصیه می‌کنیم که به سراغ آن بیایند. این که من حقم با این که من پیرو حقم یا تلاش می‌کنم پیرو حق باشم، دو ادبیات و رویکرد متفاوت است. با این نگاه  من خود را مورد لطف خدا می‌دانم و اگر خدا نبود، من هدایت نمی‌شدم. آن دیگری در این معرض قرار نگرفته ولی او هم در زندگی و ارزش‌ها و فضیلت‌ها و رفتارهای خویش، نکات مثبتی دارد.

امام موسی صدر می‌گوید که تمام جهان بر اساس نظامی دقیق و زیبا حرکت می‌کند که در آن عناصرش با یکدیگر در همگرایی‌اند. اگر ملل با هم متفاوت و از هم دور نبودند، میان آن‌ها همگرایی به وجود نمی‌آمد. این بیان تفسیر دقیق آیۀ «و جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ» است. ایشان معتقد است که در بحث وحدت بین شیعه و سنی و در عرصۀ عمومی یعنی نماز و حج و عبادات، باید تلاش کنیم و به یکدیگر نزدیک‌تر شویم. اما از آن طرف می‌گویند عرصۀ دیگری هست که عرصۀ غیر عمومی است و عرصۀ فکر و اندیشه است.

در این عرصه نباید تلاش کرد که همه مثل هم شوند. هر چه تنوع و گستردگی آراء بیشتر باشد، بر غنای فکر و اندیشه می‌افزاید. مواجهه مسلمان با مسیحی و شیعه با سنی برای هر فرد فرصتی ایجاد می‌کند. لذا ایشان همگرایی را ضرورت و سنت الهی می‌داند. پس همۀ فرق و ادیان باید همگرایی میان خود را تعمق بخشند.

امام صدر در پاسخ به خبرنگاری دربارۀ همگرایی با اشاره به دو آیه از قرآن می‌گوید که «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِّمَّا کُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ» همۀ رسالت‌های آسمانی و همۀ کتاب‌های الهی برای دو هدف آمده‌اند، اول ترویج صلح و دوم بیرون بردن مردم از تاریکی به سوی نور. از تاریکی نادانی یا بیماری یا تنگ دستی یا عقب‌ماندگی به سوی نور دانش و تندرستی و پیشرفت.

در این نگاه پذیرفته نیست کسی بگوید من مسلمانم، پس از ظلمت بت‌پرستی به نور توحید هدایت شدم ولی نان شب ندارم بخورم، بچه‌ام از مریضی می‌میرد و سقف خانه‌ام روی سرم خراب می‌شود. آیه دوم دربارۀ گفت‌وگوست «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَهٍ سَوَاءٍ.» می‌فرماید منظور از اهل کتاب، یهود و نصارا هستند، این آیه بیانگر اعتراض به استعمار سیاسی امپریالیستی و همچنین چیره نشدن فرهنگی و فکری عده‌ای بر عده‌ی دیگر است. بنابراین گفت‌وگو در اسلام برای برقرار شدن صلح است نه چیز دیگری. ایشان می‌گوید که من گفت‌وگو را برای رسیدن به مطامع و منافع بهانه قرار نداده‌ام.

تعبیر ایشان این است که دین از تکبر و خودپسندی و بیان سخنان فتنه‌برانگیز نفرت دارد زیرا اگر این گونه رفتارها بر انسان چیره شود، میان انسان و دیگران مانعی پدید می‌آورد و او را از یادگیری از دیگران و برقراری گفت‌وگو و ارتباط و همگرایی با دیگران باز می‌دارد. اگر علمای دینی شما را به قطع ارتباط با دیگران و گفت‌وگو نکردن با دیگران دعوت کردند، آن‌ها را طرد کنید و از آن دین دست بکشید. زیرا امکان ندارد که دینی وجود داشته باشد اما به همگرایی و ارتباط به دیگران دعوت نکند.

امام صدر معتقد است که همگرایی فرق و ادیان در لبنان پاسخ ادیان به اتهامات است. زیرا ادیان همیشه متهم‌اند که قصد جداکردن مردم از یکدیگر را دارند. موضع ایشان، موضع خدایی و خدامحور است، نه خودمحور و شخص‌محور. وحدت بدین معنا نیست که مسلمانان در مسیحیان یا مسیحیان در مسلمانان ذوب شوند، بلکه مسیحی باید دین خود را صددرصد حفظ کند و مخلصانه دست به سوی برادر مسلمانش دراز کند و مسلمان نیز صد در صد دین خود را حفظ کند و مخلصانه دست برادر مسیحی خود را بفشارد.

نکتۀ دیگر اینکه دعوت‌کننده به دین باید محبوب باشد در غیر این‌صورت پیامش محبوبیت پیدا نمی‌کند. راهبرد ایشان برای ایجاد همگرایی، ارائۀ نسخۀ عملی در رفتار رهبران دینی است. اگر ایشان به بهانه‌های مختلف با کشیش‌ها، یا علمای اهل سنت رابطه برقرار می‌کرد، نمایش و عکس یادگاری نبود، بلکه ذهن آن‌ها را تغییر می‌داد. همکاری آگاهانه و مخلصانه میان رهبران دینی مردم را بیدار و آگاه می‌سازد و به آنان این راه و روش را می‌آموزد و در نتیجه به کوتاه شدن این مسیر طولانی کمک می‌کند.

در بحث شیعه و سنی نیز نگاه ایشان اینگونه است. می‌گویند شناخت اولین نیاز ماست. دعوت به تقریب مذاهب به منظور شناساندن مذاهب اسلامی است، زیرا علت اصلی دوری مذاهب از یکدیگر فقدان شناخت است. اگر بتوانیم حقیقت مذهبی را بشناسیم بی‌درنگ میزان نزدیکی یا دوری آن به اسلام را در می‌یابیم. ایشان در خصوص دیدار مذاهب اسلامی می‌گوید که اساس این کار نزدیکی و تفاهم است نه جدل و تلاش برای غلبۀ کلامی.

پیشنهاد برای تحقق این امر، آن است که مشکلات و دشواری‌هایی که مسلمانان با آن روبرو هستند مانند مسائل جوانان، زنان، دانشجویان، کارگران، سرمایه‌ها و معادن و … در نزد علمای اسلام مطرح شود و از آنان درخواست کنیم تا برای آن‌ها راه حل اسلامی ارائه کنند. یعنی به جای این که علما راجع به احتلافات کلامی بحث کنند، برای مسائل عینی و ملموس راه حل ارائه بدهند.

ایشان تأکید بر عمل و عرضۀ نسخه عملی دارد. امام صدر می‌گوید که اگر دعوت صحیح و توأم با عمل نباشد و وضع اجتماعی دعوت‌کننده یا هم‌مذهبان او بد باشد، کم‌اثر می‌شود. در جای دیگری ایشان با دردمندی می‌نالند که مصیبت بزرگ علی در شیعیان اوست. اینهایی که ننگ ابدی‌اند برای آن سرور بزرگ. یکی‌شان کافی است، که دیگران بگویند علی باطل بوده. هرچه می‌گفته درست نبوده. چرا؟ چون عقب‌افتاده‌ترین شهرها برای ماست. نسبت بی‌سوادی بین ما از همه  بیشتر است. معاملۀ بازارهایمان از همه جا بدتر است. صلۀ رحم کم‌تر است. یتیم داریم، فقیر داریم. این زندگی و این اوضاع، مردم می‌گویند آیا پیروی از علی نتیجه‌اش این می‌شود؟

لذا تمام اصرار ایشان این است که اگر از گفت‌وگو سخن می‌گوییم، باید ابتدا گفت‌وگو و راهبرد آن را از خودمان آغاز کنیم. این راهبرد شعاری نیست. راهبردی عملی و واقعی است. لذا یکی از مهم‌ترین خصوصیات تجربۀ ارزشمند و کارنامۀ درخشان امام موسی صدر جمع‌آوری اطلاعات است. او در ابتدا در جایگاه رهبر دینی به جمع‌آوری اطلاعات پرداخت: آمار سطح مزارع زیر کشت، تعداد افراد شاغل، خانواده‌های بی‌سرپرست، پراکندگی‌ خانواده‌ها در روستاها، وضعیت جاده‌های روستایی و وضعیت برق مناطق را بررسی کرد.

این نگاه نگاهی توسعه‌گرای متفاوت است. او قصد دارد مشارکت اجتماعی و همدلی را با تمام وجود ایجاد کند. او فقیهی سیاستمدار و فیلسوف و جامعه شناس و مدیر و رهبر است. از این منظر امام موسی صدر با رویکرد و موضع دینی وارد شده نه با هیچ یک از موارد دیگر، چون هدف دین صلح و همزیستی است و گفت‌وگو این هدف را محقق می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.