قرآن در نواندیشی دینی امام موسی صدر
سخنران: دکتر مجید معارف
شناخت مبانی قرآنشناسی امام موسی صدر مقدم بر دیگر مباحث است؛ زیرا تا زمانی که تعریف امام موسی صدر از قرآن و مبانی قرآنشناسی ایشان روشن نشده باشد، نمیتوان راجع به جایگاه قرآن در نواندیشی ایشان سخن گفت. با مطالعۀ آثار امام موسی صدر سه دسته مبانی را میتوان استخراج کرد: ۱.مبانی تاریخی؛ ۲.مبانی کلامی؛ ۳.مبانی علمی.
مقصود از مبانی تاریخی برداشتهای قطعی امام موسی صدر از روایاتی است که در کتابهای شیعه و سنی دربارۀ قرآن و سرگذشت این کتاب الهی وجود دارد. مبانی تاریخی امام موسی صدر در تفسیر از این قرارند: حفظ (حفظ در حافظهها) قرآن توسط صحابیان صدر اسلام؛ کتابت و تدوین قرآن به امر پیامبر و توسط صحابیان کاتب؛ نزول دوگانۀ قرآن (دفعی و تدریجی)؛ مصونیت قرآن از هرگونه تحریف و زیاده و نقصان.
علم کلام علم اعتقادات است. قاعدتاً، هرکسی نوعی ساختار و پیشینۀ اعتقادی و جهانبینی دارد. مبانی کلامی و اعتقادی امام موسی صدر در خصوص قرآن را میتوان اینگونه فهرست کرد: اعجاز جاودانۀ قرآن؛ حجیت شرعی قرآن و سلامت آن از هرگونه تحریف؛ وحیانی بودن الفاظ و ظواهر قرآن؛ مراتب متعدد معنایی قرآن؛ توافق کامل قرآن با علم؛ هدایتگری قرآن بر پایۀ نصوص قرآنی و حدیث شریف ثقلین؛ جامعیت معنایی قرآن دربارۀ حقایق هستی.
مبانی علمی تفسیر همان اصول تفسیری مفسر است. مبانی علمی امام صدر بدین شرح است: حجیت ظواهر قرآن و فهمپذیری قرآن کریم؛ عرفی بودن زبان قرآن برای اعراب عصر نزول؛ فهم فراعصری قرآن در پرتو مداوم و دریافتهای نوبهنو؛ ارتباط آیات با یکدیگر؛ تفسیرپذیری قرآن با استفاده از خود قرآن.
امام موسی صدر مفسری است که به علوم تفسیری یا لوازم منطقی تفسیر ملتزم است. آشنایی با فرهنگ و زبان عرب، آشنایی با تاریخ اسلام، در نظر گرفتن ظواهر الفاظ و شواهد یک آیه در جاهای دیگر از جملۀ لوازم منطقی تفسیر است. برای درک التزام وی به لوازم تفسیری، میتوان به این نکته اشاره کرد که ایشان هم معتقدند که باید برداشتهای نوبهنو از قرآن داشته باشیم و هم اینکه این برداشتها باید در چارچوبی علمی و قاعدهمند صورت گیرد.
امام صدر در مسیر تفسیر خود، از نقش علوم تفسیری، عقل، روایات و نقش خود آیات در فهم مفاهیم قرآن غافل نبودهاند و گاهی، علاوه بر تدبر و تتبع شخصی خود، به دیگر تفاسیر، بهخصوص به تفسیر مرحوم علامه طباطبایی، استناد کردهاند. امام موسی صدر در مباحث غیرتفسیری خود به شکل استشهاد و اقتباس و تلمیح و اشاره از قرآن بهره برده است.
نواندیشی دینی امام موسی صدر به معنای مفهومگیری وی از آیات قرآن است. «مفهوم» در برابر «منطوق» قرار دارد که همان برداشتهایی است که او از آیات به دست میدهد.
امام موسی صدر ایدئولوگ و انقلابیای مصلح است که بهشدت به نجات مسلمانان میاندیشید. او معتقد است که برای آنکه مسلمانان به اوج عزت برسند، راهی جز بازگشت به قرآن ندارند و باید مفاهیم قرآنی به شکل پویا و انقلابی تفسیر شود و مسلمانان بر مبنای آن مفاهیم عمل کنند.
یکی از مؤلفههای نواندیشی دینی امام صدر بر مبنای قرآن، «بازشناسی اصول و فروع دین و مصداقشناسی آنها» است. او تفسیر متکلمانه از اصول و فروع دین را نمیپذیرد و با استناد به آیات آغازین سورۀ بقره میگویند که انفاق و زکات اصلی است که در قرآن، در کنار اصل نماز وارد شده است.
در بینش قرآنی امام موسی صدر، امری معنوی مثل ایمان به غیب و ایمان به معاد به موازات مسئلهای اجتماعی قرار میگیرد که نادیده گرفتن آن اسباب انحطاط بشر را فراهم میسازد. بر همین اساس است که عشق به مردم، اصرار بر اجرای عدالت و ایمان به ارزشها از مؤلفههای ایمان به خدا تلقی میشود.
بازشناسی مفهوم دعا و کارکرد آن دیگر مؤلفۀ نواندیشی دینی امام موسی صدراست. او در مقابل کسانی که دعا را جانشین عمل میکنند و کسانی که به طور کلی منکر دعا و تأثیرآن هستند، معتقد است که دعا کارکرد دوگانه دارد: به هنگام اضطرار سبب است و در وضعیت عادی وسیلۀ ارتباط با خدا و تقویت رابطۀ فرد با خداست. انسان در عین اینکه کار و تلاش میکند، از دعا روحیه و امیدواری اخذ میکند.
سومین مؤلفۀ نواندیشی امام موسی صدر بازشناسی مفهوم امانت الهی است. درباره مصداق آیۀ ۲۷سوره احزاب دیدگاههای مختلفی وجود دارد. عرفا آن را عشق میدانند و متکلمان اختیار و فلاسفه عقل. امام صدر بهمنزلۀ مصلح اجتماعی و متفکر، این امانت را «مسئولیت» تلقی میکند و معتقد است که انسان موجود مسئولی است که مسئولیتش زادۀ آگاهی است. هرچه آگاهی بیشتر میشود، مسئولیت هم سنگینتر میشود، تا جایی که مسئولترین انسانها پیامبرانند.
و بالأخره، چهارمین مؤلفۀ نواندیشی امام صدر، بازشناسی مفهوم عبادت است. او معتقد است که بندگی عبودیت است نه عبادت، و عبادت و عبودیت هم بهلحاظ ریشۀ لغوی متفاوتاند و هم بهلحاظ مفهومی. تفسیر ایشان از عبادت این است که عبادت یک شأن است برای تمام عناصر هستی ازجمله انسان. وی از مفهوم عبادت، آزادی را استنباط میکند و توجه بسیاری به روح عبادت دارد. در واقع، او با بازشناسی مفهوم عبادت در پی تعالی این مفهوم است.