چرایی و چگونگی رجوع به تاریخ در اندیشه و بیان امام موسی صدر
سخنران: دکتر مجید حاجی بابایی
هر مصلح اجتماعی یا متفکر علوم انسانی ناگزیر باید با تاریخ رابطهای برقرار کند. بدون برقراری رابطه با تاریخ، امکان اینکه منظومهای فکری یا اندیشهای راهگشا ارائه شود، وجود ندارد. امام موسی صدر یکی از اشخاصی است که خلاف جهت جریان غالب در حوزه، تاریخ را جدی پیگیری میکردند و میتوان او را از زمرۀ عالمان تاریخاندیش قلمداد کرد.
تاریخاندیشی با داشتن اطلاعات تاریخی فرق دارد. تاریخاندیش کسی است که تاریخ یکی از ارکان و پایههای نظام فکری اوست و به مسائل در بستر تاریخ مینگرد. در کنار نگاه انتزاعی یا ذهنی که او از قبل داشته است، نگاهی انضمامی پیدا میکند؛ یعنی میتواند مسائل را در بستر و موقعیت تاریخی خود بدون گرهزدن به مسائل دیگر تحلیل کند.
در برنامه پیشنهادی ایشان برای حوزه علمیهای که در لبنان تأسیس کرده است، نزدیک به ۱۶۰ ساعت به درس تاریخ دیده میشود. بسیار کمنظیر است که فردی تاریخ را وارد دروس حوزه کند. این مسئله نشاندهندۀ این است که ایشان فهمیده بود درد کجاست و برای درمان آن راهکار اولیهای ارائه کرده بود. ایشان معتقد بود که افراد برای اینکه فقیه شوند، نیازمند به تاریخ هستند.
اما چرا و چگونه باید سراغ تاریخ رفت؟
در مراجعه به تاریخ چهار رویکر را میتوان برشمرد: یک. رویکرد پژوهشگرانه که برای تبدیل کردن مسئلهای مجهول به معلوم است؛ دو. مطالعه تاریخ به قصد لذت بردن؛ سه. رویکرد مصلحانه یا متفکرانه، یعنی مراجعه به تاریخ برای تبیین جامعۀ خود و استخراج درسهای تاریخ؛ چهار. رویکرد قدرتمندانه یا تحریفگرایانه یا جهانبینیاندیشانه که در این رویکرد تاریخ بهنفع گروهی مصادره میشود.
امام موسی صدر رویکرد سوم را در رجوع به تاریخ در پیش گرفته است. او روایت متناسب با تحلیلِ خود را برمیگزیند و براساس آن، نظام فکری خود را طراحی میکند و سامان میدهد. با این نگرش، او به سمت تاریخ میرود تا از آن برای تبیین جامعۀ خود یا استخراج درسهایی برای آن یا ایجاد نگرش و اصلاحی کمک بگیرد.
یکی از درسهایی که امام موسی صدر در رویکرد اصلاحی خود از تاریخ میگیرد، بازیافتن هویت خود است. در اینجا مراجعه به تاریخ به ما احساس اعتماد به نفس میدهد. او میخواهد با ایجاد اعتماد به نفس ناامیدی را ریشهکن کند و به جای آن امیدواری به آینده را بنشاند.
افراد اگر تاریخاندیش نباشند، گرفتار آفتی میشوند که تحولات را مقطعی میبینند نه پیوسته. وقتی تاریخ تقطیع شود، هرکسی فقط از وقایع عصر خود اطلاع مییابد و بهناچار قانونی در تاریخ حاکم نمیشود. سیر صعود و سقوط مردم و جوامع هم درک نمیشود. . یکی از عوامل عقبماندگی کشورهایی که در مدار توسعه قرار نگرفتند، فقدان نگاه قانونمند به تحولات جوامع است. امام موسی صدر در آثارش و در مراجعات و استفادههای تاریخی، ذهن فرد را متوجه این موضوع میکند که برای هستی با قواعدی روبهرو هستیم و حاصل این قواعد، صعود به کمال است. او دردمندی در جستوجوی قانونمندی است.
یکی دیگر از کارهایی که امام موسی صدر در مراجعه به تاریخ و بهخصوص دربارۀ امامعلی(ع) انجام داده ، این است که میگفت امام آنچه اندیشیدهاند، بیان کرده و سپس، بدان عمل کردهاند. او معتقد است که افکار خوب را باید در عمل خوب اجرا کرد.
هدف امام موسی صدر استفاده از تاریخ برای بهترکردن زندگی امروزی است. او قصد دارد تاریخ را معنادار کند؛ بههمین دلیل سراغ آن بخش از روایات تاریخی میرود که این قابلیت را داشته باشند.