در سفر پاپ به لبنان بیش از هر زمان یاد امام موسی صدر و راهش زنده می شود

پاپ لئوی چهاردهم، رهبر کاتولیک های جهان به لبنان سفر کرده است. سفری که بار دیگر، جای خالی مرد صلح و گفت و گوی را یادآوری کرده است. مردی که اگر امروز در صحنه می بود، همپای این رهبر بزرگ مذهبی، برای صلح و همزیستی تلاش می کرد.

ملیحه صدر، فرزند امام موسی صدر، در روزهای سفر پاپ، گفت و گویی با شبکه رادیویی صوت لبنان و شبکه VDL24 انجام داده است که در پی می آید:

چقدرما نیاز به امام صدر داریم و به مواضع این مرد که درباره لبنان و رسالت لبنان و گفت و گوی ادیان سخن گفته است. او بارزترین شخصیتی است که لبنان را نمونه ای یگانه در همزیستی و ارتباط تمدن ها می داند. اگر امام الان حضور داشتند وضعیت ما چگونه بود؟

ملیحه صدر: ابتدا خوش آمد می گویم به جناب پاپ و امیدوارم که سفر ایشان علاوه بر آثار معنوی، آثار مادی داشته باشد. استقبال از ایشان هم از طرف مسئولان و شخصیت ها شگفت آور بود و هم از طرف مردم بزرگ و کوچک و زن و مرد که زیر باران سخت آمده بودند. امیدوارم که آثار این سفر برای لبنانی که همچنان تحت تهاجم است خیر و برکت و صلح باشد.

وقتی درباره حضور پاپ در لبنان صحبت می کنیم، نمی توانیم از امام صدر یاد نکنیم. این عزیزی که آموخت که انسان ارزشمندترین دارایی ماست و اینکه عدالت و کرامت انسان تقسیم پذیر نیست. می دانید که امام صدر سال ۱۹۶۳ در مراسم ختم پاپ شرکت کرد و وقتی سخنرانی کرد و سند صلح نوشته پاپ مرحوم را تفسیر کرد همه را مبهوت کرد.

ایشان تنها روحانی مسلمانی بود که برای مراسم تاجگذاری پاپ جدید دعوت شد و حضور یافت. و نیز حضور او در کلیسای کبوشیین در سال ۱۹۷۵ و القای موعظه روزه که در آن اینکه مبدا ادیان همه یکی است و هدفش خدمت انسان است.

امام صدر دعوت می کرد که باید با وسایل صلح آمیز مسائل و نزاع های فردی را حل کرد. به عکس روش هایی که امروز شاهدیم.

ملیحه صدر: امام ضد ظلم است و وظیفه اش می دانست که در برابر ظلم بایستند، چه ظلم فردی، چه ظلم به انسان ها و چه ظلم و تعدی بر سرزمین. امام مرد صلح است و معتقد است انسان باید در صلح زندگی کند. او که خلیفه خداوند است باید کشورش از او حمایت کند و روشش گفت و گو و ارتباط با همه طوایف باشد.

تنوع یکی از مزیت های لبنان است اما آنچه امروز می بینیم به عکس است و غلبه کردن مصلحت شخصی بر این تکثر است.

ملیحه صدر: امام همواره در پی ارتقای افراد و کشور است و ما موظفیم که همین کار را  دنبال کنیم. ما در دیداری که با جناب پاپ فرانسیس در سال ۲۰۱۹ داشتیم، درخواستمان این بود که به لبنان توجه کند و کاری برای قضیه ربایش امام موسی صدر انجام دهد و او را به کشورش بازگرداند.

قضیه امام کجاست؟

ملیحه صدر: ما همواره در انتظار بازگشت امام هستیم. براساس اطلاعاتی که به ما می رسد ما و بلکه همه باید برای آزادی امام تلاش کنند و اینکه این قضیه بحق باید پیگیری شود و اینکه تفاهمنامه قضایی اجرا شود تا به مکان اسارت این عزیزان برسیم.

 چقدر جای شخصیت هایی چون امام صدر امروز خالیست.

ملیحه صدر: من ترجیح می دهم با سخن خود امام پاسخ دهم. در سال ۱۹۶۷ در اوج خشونت و درگیری در لبنان، پیامی در روزنامه النهار منتشر کردند:

 

پیام امام موسی صدر به مردم لبنان

به اندیشه تابناکی که در دل‌های مهربان جای دارد؛ به اندیشه پایبند وجدان، به وجدان بیدار لبنان؛ به ودیعه بدیعی که خداوند به لبنانیان عطا کرده است؛ به شراره‌ای که دانای توانا در جان فرهیختگان و اندیشمندان و متخصصان برافروخته است؛ اساتید دانشگاه، افراد متعهد و مجرب، به تمامی صاحبان خِرد که در دل شب تار، دلی دردمند دارند و به تمامی دل‌هایی که به لبنان یا به انسان یا به هر دو عشق می‌ورزند!

کجایید ای جانشینان خداوند در زمین؟ کجایید که حوادث خون‌بار لبنان را بنگرید و شراره‌ای را ببینید که کشتزارها و انسان‌ها را سوزانده و نزدیک است سراسر منطقه را فراگیرد.

کجایید؟ آیا وظیفه و مسئولیت خویش را از یاد برده‌اید؟ آیا فطرتی را منکر شده‌اید که خداوند شما را بر آن سرشته است؟ چه چیز شما را از اندیشیدن برای یافتن راه‌حل بازداشته است؟ چه کس شما را از اظهارنظر بازمی‌دارد؟ آیا نظر خود را بیان کرده‌اید و میهن آن را نپذیرفته است؟ اگر سیاستمداران و هم‌وطنان به شما بی‌توجه بوده‌اند، آیا این بی‌توجهی باید بهانه‌ای برای گوشه‌گیری و سکوت باشد؟

میهن گران‌قدری را که تنها سرمایه ماست، به امید چه کسی رها کرده‌اید؟ کشوری که در نوع خود بی‌نظیر است، زمینی که آسمان را بازتاب می‌دهد، جغرافیایی که بیانگر همه تاریخ است، خاکی که پاک و تابناک و چون جان نوآفرین است، سرزمینی که تا همه جای جهان امتداد یافته و جهان در آن مجسم شده است و انسان، که خداوند او را بزرگ خواسته امّا عده‌ای او را کوچک شمرده‌اند؛ خداوند آنان را هم‌نشین و همدم یکدیگر آفریده است، امّا گروهی آنان را گوشه‌گیر و منزوی و بی‌توجه به دردهای هم‌نوعان خویش کرده‌اند؛ خداوند او را پیشتاز و فداکار آفریده است، امّا عده‌ای او را دنباله‌رو و خودخواه و بی‌اعتنا کرده‌اند.

ای صاحبان اندیشه مسئولیت‌پذیر! این کشور و این مردم را به امید چه کس رها کرده‌اید که انسان و سرزمین و رسالت و کرامت آن این‌چنین مورد تاخت‌وتاز قرار گرفته است؟

آیا به آنجا رسیده‌اید که -‌خدای ناکرده‌- به ناتوانی خویش اعتراف کنید و در برابر کسانی عقب‌نشینی کنید که از سی سال پیش تاکنون، سرزمینِ اقدام و حضور دائم را بی‌تأثیر و منزوی ساخته‌اند؟ آیا از گلوله و مسلسل می‌گریزید و میهن را در رنج خویش وامی‌نهید تا چون شمعی در شب تیره، دردمندانه آب شود؟

آیا در خانه‌های خویش فرو خزیده‌اید و در برج‌های عاج اروپا سرگرمید، تا آن زمان که یکی از خویشاوندان و بستگان شما به مصیبتی گرفتار آید

یا به خانه‌هایتان تعرض شود و آن‌گاه با فرماندهان، جنگجویان یا دوستان آن‌ها ‌که تاکنون وجودشان را منکر بودید و حتی به آن‌ها فکر نمی‌کردید‌ تماس برقرار کنید؟

آیا زبان به شماتت می‌گشایید؟ چه کسی را سرزنش می‌کنید؟ فرجام کار را از آنِ که می‌دانید؟ آیا شنیده‌اید آنچه را که دوستان -‌و نه حتی دشمنان‌- درباره شما می‌گویند؟ در محنت و رنج میهنمان همین بس که در آن سوی دنیا، کشته ‌شدن پنج تن از افراد مسلح عضو سازمان «باسک»، کاخ فرانکو و حکومت و ساختار آن را به لرزه می‌افکند، امّا دردهای هولناکی که بر ما فرود آمده، پشت کسی را نمی‌لرزاند و کسی به ما و شهر و کشور ما اهمیتی نمی‌دهد، جز سوداگران اسلحه یا دشمنان کمین‌کرده ملامتگر.

کجایید ای فرهیختگان باوجدان لبنانی و ای کسانی که سرنوشت مشترک دارید و ای دوستان خردمند؟! بیندیشید، بررسی کنید، بکاوید، بخواهید، اصرار ورزید، خواهش کنید، کمک بخواهید، انتقاد کنید، سرسختی نشان دهید، خواست? خود را برای بار دوم، سوم و چهارم مطرح کنید. پیشنهاد خود را در میان هم‌وطنان اعلام کنید، در میان دانشجویانی که از صحنه کنار رفته‌اند، بانگ برآورید. گواه باشید و جهانیان و تاریخ را گواه بگیرید و در زمان رنج و محنت در کنار میهن باشید.

اغلبِ راه‌حل‌های مطرح‌شده -‌با تمام احترامی که برای مطرح‌کنندگان آن قایلم‌- به جز چند مورد، همگی مبتنی بر فرقه‌گرایی‌اند و فرقه‌گرایی بلای جان این کشور است. برخی دیگر از راه‌حل‌ها نیز بر مبنای منافع گروهی مطرح شده‌اند که پذیرش و اجرای آن‌ها به معنای پیروزی یک گروه بر گروه دیگر است که مقبول نیست. برخی از راه‌حل‌ها نیز از تشنج و تهدید نشئت گرفته‌اند و بدیهی است که مردودند!

تحقق راه‌حل‌های عادلانه و منصفانه، به اجرای صحیح و وحدت مواضع نیازمند است، که در غیر این صورت، به گفت‌وگوی کران و گنگان شبیه خواهد بود که در نهایت طرف مقابل مدعی می‌شود که خواسته‌های مشخص یا پیشنهادهای معینی دریافت نکرده است و بدین‌سان، با وجود استمرار تلاش‌ها، نشست‌ها، جلسات و تماس‌های ویژه و آکنده از وعده‌های مثبت، نتیجه‌ای جز توقف و رکود دربر نخواهد داشت… و بحران همچنان ادامه می‌یابد.

با شما از هراس و هراس متقابل سخن می‌گویند و برای ایجاد هراس در نزد دیگران تلاش می‌کنند، گویی به جای درمان، گسترش بیماری را مدنظر دارند.

و در یک کلمه باید گفت که اکنون میهن ما با بزرگ‌ترین بحران در طول تاریخ خود مواجه است. بحرانی که از قربانیان جنگ فراتر می‌رود امّا علل، پیامدها، ابعاد و عوامل داخلی و خارجی درگیر در آن، فضایی را به وجود آورده‌ است که به نظر می‌رسد حتی پزشکان نیز جز تشدید بیماری کاری نمی‌کنند.

و اکنون ای اندیشمندان باوجدان لبنانی! ما و همه میهن شما را خطاب می‌کنیم تا پیش از فوت وقت و از دست ‌رفتن فرصت، برای خروج کشور از بحران راهی بیابید.

از شما انتظار می‌رود که آینده‌ای را بسازید که با پیامدهای گذشته ارتباطی نداشته باشد؛ آینده‌ای که مردم را در کنار هم گرد آورد، نه گروه‌ها و احزاب را؛ آینده‌ای که در آن حقوق و تکالیف همه شهروندان با هم برابر باشد؛ آینده‌ای که در آن کشور ما بتواند در برابر تهدیدهای جانی و تجاوزهای نظامی، فرهنگی و اقتصادی اسرائیل ایستادگی کند؛ آینده‌ای که رسالت جهانی میهن ما را حفظ کند و توسعه دهد و فِرَق لبنان را به راه‌هایی به سوی جهان مبدل کند، نه حکومت‌هایی پراکنده و درگیر با یکدیگر؛ آینده‌ای که در آن هریک از گروه‌ها به فکر تقویت کشور باشند، نه اینکه بر خلاف منافع میهن فقط به خود بیندیشند؛ آینده‌ای که در آن همه فِرَق لبنان خود را عزتمند و ثمربخش احساس کنند، نه اینکه خود را ستم‌دیده و تحقیرشده و در معرض تبعیض ببینند؛ آینده‌ای که در آن همه مردم فقط بر میهن تکیه کنند و احساس کنند که اگر میهن زیان ببیند، آن‌ها زیان ‌دیده‌اند، حتی اگر همه جهان را به او ببخشند؛ آینده‌ای که در آن کشور ما مرکز گفت‌وگوی اسلام و مسیحیت شود و به پایگاه هم‌اندیشی اروپایی‌-عربی و عرصه تجلی همکاری تمدن‌ها و نمونه‌ای از تجربه موفق جهانی تبدیل شود.

از شما انتظار می‌رود که آینده‌ای را بسازید که در آن میهن ما پرچم‌دار قضیه فلسطین و رسالت قدس در برابر جهانیان باشد و آن را تا ژرفای جان جهان وارد کند و تمدن آینده را بر مبنای عدالت پایه‌گذاری کند.

ای خردمندان لبنان! از شما انتظار می‌رود که آینده‌ای را بسازید که در آن هیچ محرومی باقی نمانده باشد و استعدادهای ناپیدا و بی‌استفاده، در راه سربلندی میهن عزیز به کار گرفته شود؛ وطنی که تمامی ثروت‌ها و منابع طبیعی خود را در زمین و هوا و دریا به کار گیرد؛ چنان‌که هجرت‌کردگان از این دیار در جای‌جای جهان انجام می‌دهند.

ای خردمندان لبنان! از شما انتظار می‌رود که راهکاری ارائه کنید تا «لبنان» پیروز باشد، نه مسلمانان یا مسیحیان، نه افراد یا احزاب، نه راست یا چپ، بلکه فقط ملت پیروز باشد.

از شما انتظار می‌رود که بیندیشید و اعلام کنید که چگونه باید مردم را قانع کنیم؟ چگونه رضایت طرف‌های درگیر را جلب کنیم؛ به هریک از طرف‌ها چه بگوییم؛ به تندروها، انتقام‌جویان و خسارت‌دیدگان چه بگوییم؛ برای کسانی که عزیز از دست داده‌اند و برای شهدایی که از پیش ما رفتند و دردهای هولناکی که دل‌ها را آکنده است، چه باید کرد؛ به جهانیان و به آن‌هایی که اعتمادشان را از دست داده‌ایم، چه بگوییم و به آن‌ها که نومیدشان کردیم و به منافعشان ضرر وارد آورده‌ایم، چه بگوییم. بنابراین، از شما انتظار می‌رود که هم روش و هم نحو? اجرا و تحقق آن را تعیین کنید. پس بشتابید به عرصه عمل، ای اندیشمندان و صاحبان وجدان، که «وَالَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ.»[۵]

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.