رابطۀ دین و انسان در اندیشۀ امام موسی صدر
سخنران: دکتر مهدی مهریزی
«ادیان در خدمت انسان» عنوان بحثی است که امام موسی صدر در کلیسایی در لبنان مطرح کرده و بر سه پایه استوار است: خدا، دین و انسان. نسبت خدا با انسان، مستقل است از نسبت دین با انسان. خدا مبدأ است و دین واسطۀ بین مبدأ و انسان. قصد ما این است که ببینیم دین و پیامبران با انسان چه نسبتی دارند. گرچه، مقدم بر این بحث رابطه خدا با انسان است. میدانیم که دین، پیام خدا به انسان با وساطت پیامبران و اولیا است. سوال این است که نسبت این دین و واسطهها با انسان چیست؟ آیا نسبت تقابل است؟ یا رابطۀ تعامل؟
اگر رابطۀ تعامل باشد، سه حالت متصور است: ۱. هر دو اصل باشند؛ ۲. دین اصل باشد و انسان فرع؛ ۳. انسان اصل باشد و دین فرع. کدام اصل و کدام فرع است؟ دین برای انسان است یا انسان برای دین است یا هرکدام امر مستقلی هستند؟
تعبیر ادیان در خدمت انسان، در نوشتههای عالمان دینی و در بحثهای کلامی یا فلسفی سابقه ندارد و انسان از لابهلا و فحوای نوشتهها و کلام آنها، این را میفهمد که مشهور عالمان اسلام، دین را اصل میدانند و انسان را فرع بر دین میگیرند.
اما دیدگاه امام صدر چیز دیگری است. ایشان معتقد است که ادیان برای انسان آمدهاند و باید در خدمت او باشند.
اگر این برداشت درست باشد که دین در خدمت انسان و برای انسان است و انسان اصالت دارد، باید در پی مستندات این نظریه در منابع دین و بهویژه، قرآن باشیم؛ چراکه قرآن اصل و مبدا است. یکی از ویژگیهای دینپژوهی امام موسی صدر این است که تکیۀ اصلی ایشان به قرآن است. استنباطهای نوی ایشان از آیات قرآن نشاندهندۀ ممارست و انس ایشان با قرآن است.
آیات بسیاری دربارۀ انسان و معرفی انسان در قرآن وجود دارد. میتوان هشت ویژگی برای انسان از قرآن بدین شرح دریافت: دارای خلقت متکامل، برخوردار از ابزار ادراکی، دارای قدرت تشخیص؛ برخوردار از روح الهی؛ دارای کرامت؛ خلیفۀ خدا؛ غایت و هدف خلقت؛ توانایی مستقل بودن.
از این هشت ویژگی امام موسی صدر سه ویژگیِ کرامت انسانی و خلیفه اللهی انسان و هدف خلقت بودن انسان را مقالاتِ خود اشاره کرده است.
اما در خصوص تصویر دین و پیامبران در قرآن نیز ده نکته را میتوان متذکر شد:۱. پیامبران، در نگاه قرآن، واسطه و قاصدی از مبدا هستند؛ ۲. بین پیامبران و انسانها نسبت برادری و برابری برقرار است؛ ۳. پیامبران اوصاف بشری دارند؛ ۴. پیامبران در قرآن مذمت و نقد شدهاند؛ ۵. پیامبران هم اوصاف ایجابی دارند و هم اوصاف سلبی؛ ۶. دین برای انسان است؛ ۷. دین آشکار و مستند و هدفدار است؛ ۸. هدف دین انسان است؛ ۹. دین، در قرآن، تکلفآور نیست؛ ۱۰. شیوه پیامبران و پیامبری اقناعی است.
با این مقدمات، قاعدتاً به این نتیجه میرسیم که اصالت با انسان است و ادیان برای انسان و در خدمت انساناند و باید فقط واسطه باشند و فقط واسطهگری کنند و همانگونه که امام موسی صدر گفته است، وقتی واسطه بزرگتر از حد خود شود و به خود بپردازد و برای خود تشکیلات درست کند، و از کار اصلی خود غافل شود، دیگر آن وظیفه و مقصد را فراموش میکند.
این نگاه و نظر، نتایج و تبعاتی دارد؛ که از آن جمله است: ۱. اصالت تکثر؛ ۲. ایجاد و حفظ کارکرد واسطهگری برای دین.
نظریۀ ادیان درخدمت انسان با چالشهایی نیز در منابع دین مواجهه است و مباحثی در فقه وجود دارد که با این نظریه ناسازگاری دارد.جهاد ابتدایی برای مسلمانکردن نامسلمانها و بحث ارتداد دو نمونه از این چالشها هستند.