کرامت انسان و آثار آن در اندیشۀ امام موسی صدر
سخنران: دکتر محسن اسماعیلی
مفسران و طرفداران اعلامیۀ حقوق بشر ادعایی جز این ندارند که حیثیت ذاتی انسان شرافتمندانه است و انسان قبل از اینکه مکلف باشد، ذی حق است.
نوع نگاه به انسان در نوع نگاه به هستی و دین و خدا اثرگذار است. به معنایی دیگر، نوع نگاه به انسان است که رابطۀ انسان با خدا، با طبیعت، با انسانهای دیگر و با دین را معیّن میکند. در اسلام اصل کرامت بشر پذیرفته است.
آیۀ هفتاد سورۀ اسرا نشاندهندۀ آن است که «انسان بماهو انسان» صاحب ارزش و کرامت است. اما علمای سنتی در تفسیر آیاتی مانند «اولئک کالأنعام بل هو افضل» و «شرَّ الدواب» گفتهاند که خداوند انسان را مکرم آفریده است اما اگر انسان ایمان و تقوا کسب نکند، کرامت ذاتی را هم از دست خواهد داد.
به نظر میرسد که در این نظر خلط و اشتباهی صورت گرفته است. کسی که کرامت اکتسابی ندارد، از استعداد ذاتی خداوند برای رسیدن به والاترین مراتب انسانی بهره نبرده است، اما این امر سبب نمیشود که از انسانیت و حقوق انسانی محروم شود.
امام صدر میگوید که انسانها همه خوب و بر فطرت پاک خلق شدهاند. او کرامت ذاتی را مختص مسلمانان و مؤمنان نمیداند؛ بلکه آن را شامل همۀ بشر میداند و راز کرامتِ انسان را مقام خلیفۀ الهی انسان میداند.
امام صدر خلیفه را انسانی تلقی میکند که مسئولیت میپذیرد و آگاهانه رفتار میکند و در انتخاب میان خیر و شرّ مخیّر است. نتیجۀ این نگاه اعتقاد محکم وی به آزادی عقیده و آزادگی انسان است.
او دعوت به توحید را ناشی از توجه خداوند به کرامت انسان میداند و فقه و تشریع حلال و حرام را برای حفظ انسان تلقی میکند. نظریۀ امام موسی صدر را دربارۀ رابطۀ دین و انسان میتوان تئوری «عینیتِ دیانت و انسانیت» خواند.
وی بر اساس نگاهی که به انسان دارد، در شیوۀ تبلیغی خود معتقد است که اگر به فطرت و کرامت انسانها احترام گذاشته شود، آنان به دین گرایش پیدا میکنند. بر همین اساس، هشدار میدهد که علمای دین نباید از خود طاغوت بسازند و از موضع بالا با مخاطبشان مواجه شوند.
امام صدر برای تبلیغ دو اصل را معرفی میکند: ۱. احترام به فطرت و کرامت انسانها؛ ۲. مبلغ خود را همسطح مخاطبانش بداند.