بررسی رویکرد تقریبی امام موسی صدر
سخنران: دکتر سهیل اسعد
موضوع این جلسه بررسی رویکرد تقریبی امام موسی صدر است. سه محور اصلی این بحث بدین شرح است:
- مسئلۀ تقریب در دین اسلام با الگوی پیامبر اکرم و قرآن کریم
- الگوی امام موسی صدر در باب تقریب
- ارائۀ پیشنهادها و تجربیات شخصی مربوط به موضع تقریب
مسئلۀ تقریب در دین اسلام با الگوی پیامبر اکرم و قرآن کریم
تقریب ریشه در فطرت انسان دارد؛ وحدت، نزدیک شدن انسان به انسان، تشکیل برادری بشری در جهان و تألیف قلوب، تجربهای انسانی و فطری است. با مراجعه به نصوص دینی نیز درمییابیم که رسالت خدا و رسالت پیامبران، رسالت توحیدی است. بدین معنا که موضوع هدایت موضوعی انسانی و فرا جغرافیایی، تاریخی، نژادی، فرهنگی و زبانی است. یعنی دینی که به گروه یا مجموعهای خاص بپردازد، وجود ندارد. دین یعنی سبک زندگی با رنگ خدا برای تمام انسانها در تمام اعصار و امثال.
الگوی امام موسی صدر در باب تقریب
امام موسی صدر به موضوع تقریب نه به عنوان نظریهای دینی- مذهبی بلکه به عنوان نیازی انسانی معتقد بود. یعنی ایشان به خلاء درون انسان اهمیت میداد و برای پر کردن آن تلاش میکرد.
امام موسی صدر برای معالجه عملی بحرانهای انسانی به خلاءها، نیازها و ضعف ها میپرداخت و در نزد او تقریب و وحدت و گفتوگو ابزاری است در خدمت تحقق این هدف.
در این میان برخی معتقدندکه تقریب، خود هدف است و باید با تقریب، به توحید صفوف برسیم. ولی امام موسی صدر رفع فقر از جامعه، تحقق عدالت، رفع ظلم، تقویت جامعه را هدف قرار داد و تقریب و وحدت صفوف را راه رسیدن به این اهداف دانست.
هویت بخشی به شیعیان، ایجاد فضای تشکیلاتی، تأسیس مجلس اعلای شیعیان از فعالیتهایی است که امام موسی صدر برای رسیدن به تقریب انجام داد. بنابراین، تقریب ابزاری است در دست امام موسی صدر برای تحقق آرمانها در مقابل ضعفها، خلاءها، نیازها، نواقص و عیوب.
شخصیت تقریبی امام موسی صدر
برای امام موسی صدر رفتار تقریبی ملکه شده بود و عمل ایشان به صورت طبیعی از آن صادر میشد. یعنی رفتار و عمل امام صدر تصنعی و ساختگی نبود. گاهی میگوییم تقریب خوب است اما در درونمان واقعیتی دیگر نهفته است و در واقع، تقریب مصلحتی و تقریب منفعتی است. گاهی تقریب به عنوان مسئلهای سیاسی در جامعه مطرح میشود. به تقریب در راستای منفعت سیاسی جامعه اسلامی، امت اسلامی و بر فرض تقویت جمهوری اسلامی نیاز داریم. رابطۀ او با ادیان دیگر به خاطر منفعت آنی و موقت نبود.
شخصیت تقریبی امام موسی صدر فقط برای تألیف قلوب شخصیتهای نخبه نبود. بلکه او تنها شخصیت معاصری است که هم در زمینۀ تقریب مردمی و هم نخبگی فعالیت میکرد. امام موسی صدر در کنار فضای نخبگی مانند تدریس، سخنرانی در دانشگاها، نوشتن مقاله، تآلیف کتاب، سفرهای خارجی، تأسیس مجلس شیعیان و …. حرکت مردمی نیز ایجاد کرده بود؛ مانند تأسیس مؤسسات خیریه برای تربیت دانشآموزان، ملاقاتهای رسمی و غیررسمی با اهل تسنن در مسجد و خانه و مغازه و بیمارستان. شخصیتی که بتواند دو بعد نخبگی و مردمیِ متناقض را با یکدیگر جمع کند، کم نظیر است.
بنابراین، تقریب برای ایشان نه به عنوان هدف بلکه به عنوان راه است. ما هدف و غایتی داریم و راهی به نام تقریب، برای تحقق هدف. غایت، رفع ضعفها، معالجه حقیقی بحرانهای انسانی و پر کردن خلاءهاست و راه رسیدن به آن هدف تقریب است.
نگاه امام صدر در درجه اول نگاهی انسانی بود و در درجه دوم اجتماعی. یعنی او به تقریب نه به عنوان فرد و نه به عنوان مصحلت یک گروه بلکه به عنوان راهی برای حل مشکلات اجتماع میاندیشید؛ حتی در مسائلی که مربوط به گروه خاصی مثل شیعیان لبنان بود. ایشان به گونهای حرکت و شروع کرد که حتی اصلاح آن جزء خاصی از جامعۀ لبنان مثل شیعیان را در قالب اصلاح کل جامعه میدید.
ایشان برای تقویت شیعیان یا اصلاح وضعیت آنان با مسیحیها گفتوگو کردند و به دیدن پاپ رفتند، به آفریقا و اروپا سفر کردند و رهبران دیگر ادیان را ملاقات کردند. یعنی در پی اصلاح کل بودند که در نهایت آن جزء یعنی شیعیان که برای ایشان مهم بود، اصلاح شود.
ایجاد ارتباط نیمی از حل مسئله است. باید از حالت انزوا و تنهایی به سمت ملاقات و مبادلاتِ تجربیات حرکت کنیم. باید مجالی برای گفتوگو باز کنیم. برگزاری کنگرههای تقریبی یا تأسیس مدرسه و مسجد خاص شیعیان و سنیها راهگشا نیست.
ازدواج و تجارت و سیاست شیعه با شیعه و سنی با سنی مشکلات را حل نمیکند. در محور مقاومت فلسطین شیعه و سنی نداریم. فلسطین فضایی است که همه را متحد کرده است. اسلحه شیعه در دستان فرد سنی است و او می جنگد و مربی نظامی سنی در جمع جامعه شیعه آموزش میدهد. مقاومت فلسطین رنگ مذهبی و نژادی و عرب و عجم ندارد.