امام موسی صدر و تجربه دیگرپذیری
سخنران: هادی خانیکی
گفتوگو یا دیالوگ موضوعی علمی، اجتماعی و فرهنگی است که در دهههای اخیر مورد توجۀ بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است، تا جایی که بسیاری از آنان راه برون رفت از مشکلات و اختلافات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را بهرهمندی از گفتوگو میدانند. گفتوگو نیاز مبرم انسان برای برقراری ارتباط با دیگری است. نیازی که کمبود آن مانع از پیشرفتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی میشود.
بسیاری از ضعفهای جوامع مدنی به سبب فقدان گفتوگوست. اما در عین حال درک مفهوم گفتوگو و فراهمکردن لوازم و ابزار و پیشنیازهای آن نیز ضروری است. مؤلفههای بسیاری برای گفتوگو وجود دارد که در اینجا به هفت مولفۀ آن به اختصار اشاره میکنیم:
- آگاهی از پیشنیازهای گفتوگو مانند: برابری، رواداری، مدارا و تعاون. گفتوگو باید طرفین برابر داشته باشد. حالت از بالا به پایین (من این بالا نشستهام و شما آن پایین) اصلاً گفتوگو نیست.
- گفتوگو مسئلهمحور است؛ باید گفتوگو را مسئلهای آغاز کرد که برای طرفین گفتوگو ملموس و مهم و محسوس باشد؛ وگرنه ما میتوانیم بر سر مسئلهای که با همدیگر اختلاف نداریم، حرف بزنیم و هیچ اختلافی هم پیش نیاید.
- ضرورت مخاطبه و شنیدن؛ مفهوم شنیدن خیلی مهم است؛ بهخصوص برای جوامعی مثل جامعۀ ما که بهدلیل دیرپایی استبداد، گفتن خیلی آسانتر و شنیدن خیلی سختتر است.
- ردّ غیریتسازی؛ غیریتسازی یعنی دیگری متفاوت با خود را در برابر خود قرار دهیم.
- ضرورت بازنگری در شناخت دیگری؛ نوع شناخت ما از دیگری و استفاده از واژگانی که برای معرفی و یا شناخت او به کار میبریم از اهمیت زیادی برخوردار است.
- نگاه فرهنگی به سیاست؛ اگر نگاه فرهنگی به سیاست داشته باشیم، مفاهیمی مثل همزیستی، تسامح، احترام متقابل، صلح، همپذیری و… را بیشتر و بهتر میتوان تفسیر کرد.
- اعتقاد به ارتباط اخلاق و سیاست یعنی «سیاستورزی اخلاقی»؛ اخلاقیبودن و اخلاقیزیستن و اخلاقی رفتارکردن است که میدانداری سیاست را وسیعتر کرده و توانایی سیاستورزی را بیشتر میکند.
امام موسی صدر و گفتوگو
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، میتوان گفت که امام موسی صدر در تمامی امور زندگی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود سعی داشته که اصول و مفاهیم گفتوگو را سرلوحۀ فعالیتهای خود قرار دهد. با مراجعه به آثار و متون ایشان آموزههای مبتنی بر گفتوگوی زیر را میتوان از امام موسی صدر آموخت:
- حضور در محافل مسیحی برای برقراری ارتباط بین ادیان؛ ایشان در یکی از سخنرانی های خود میگوید: «همۀ هستی محراب عبادت حقتعالی است.» این نگاه، به زبان مشترک بین او و مسیحیان حاضر در آن جمع تبدیل میشود. اگر ایشان هم معتقد بود «اگر جواب نگفتی، نبایدت نان داد»، نمیتوانست در اینجا گفتوگو کند. تأکید ایشان بر مسائلی همچون شناختن زمانه، جامعه، درک مشترک و مفهوم مشترک نشاندهندۀ درک درست ایشان از مقولۀ دیالوگ است.
- تبدیلکردن گفتوگو از جریانی بیهدف به جریانی هدفدار؛ آنجا که در سخنرانی عید پاک مسیحی کلام محوریاش این است که: «خداوند مسیح(ع) را فرستاد تا مردم را از حرص و نفاق برهاند و محرومان زمین را از معامله و سوداگری به نام خدا و از ظلم و سرکشی نجات دهد.» ایشان با دعوت به ایمان، دعوت به مفهومی مشترک بین مسلمانان و مسیحیان میکند. او معتقد است ایمان باید محرکهای باشد برای کشف حقیقت و تغییر عرف باشد؛ یعنی سنتهای غلط باید به کمک ایمان تغییر پیدا کند و از اینجاست که به تعریفی برای گفتوگو رسیده و میگوید هر گفتوگو راهی برای شناخت بیشتر است، راهی برای بهرهمندشدن از دانش دیگران و راهی برای استفاده از عقلهای آنها.
- بهرهمندی از گفتوگو برای ارتقاء و توسعۀ فعالیتهای اجتماعی و تاکید بر وحدت و یکپارچگی؛ او میگوید: «وحدت، آن وحدت ملی به این معنا نیست که مسلمانان در مسیحیان ذوب شوند یا اینکه مسیحیان در مسلمانان! بلکه مسیحی دین خود را صددرصد حفظ کند و مخلصانه دست خود را بهسوی برادر مسلمانش دراز کند و مسلمان نیز صددرصد دین خود را حفظ کند و مخلصانه دست خود را بهسوی برادر مسیحی خویش دراز کند. این رفتار بسیار سودمند است و بدین گونه است که وحدت ملی را در عمل تجربه میکنیم و نه فقط در گفتار.» این نگاه در واقع همان دیدگاه وحدت در عین کثرت یا همان یکپارچگی در عین تفاوت و تنوع است.
- ردّ سوداگری سیاسی یا بهعبارت دیگر نفی مداخلۀ سیاسیای است که میهن و دین را در برابر هم قرار میدهد. ایشان به شدت از میهن دوستی و ملیت دفاع میکند و دین و میهندوستی را مکمل یکدیگر میداند.
- لبنان الگویی برای جهانیان؛ امام موسی صدر لبنان متکثر را الگویی برای تمام جهان میداند و معتقد است که لبنان جز با ارتباط و تلاقی و گفتوگوی همگان زنده و پاینده نمیماند و اگر میخواهیم لبنان برای همیشه پایدار بماند، جز اعتقاد به گفتوگو و همگرایی و تعمیق ارتباط میان خود و دیگران راهی نداریم.