رباب صدر، مدیر موسسات امام موسی صدر در آوریل ۲۰۱۷، چهره هفته روزنامه فرانسوی lorient le jour در لبنان بود و مصاحبه زِینا آنتونیوس با او در روز ۱۰ آوریل به چاپ رسید. ترجمه این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
چهرۀ هفته: رباب صدر، شخصیتی به جذابیت برادرش، امام موسی صدر
رباب صدر علیرغم کار تمام وقت در رأس مؤسسات امام موسی صدر، وقتی را هم برای یازده نوۀ خود اختصاص میدهد. او حتی اخیراَ موفق به اخذ مدرک دکتری فلسفه نیز شدهاست. چنین شخصیتی تصویرگر زنی است با انرژی مثبت اثرگذار و ارادهای آهنین.
رباب صدر را همه میشناسند، چرا که خواهر رهبر شیعیان لبنان، یعنی امام موسی صدر است که در سال ۱۹۷۸ در لیبی ربوده شد. رباب صدر کسی است که امور خیریۀ برادرش را دنبال میکند. او که پس از ربودن برادر دچار شوک بزرگی شدهبود، «به یاری نماز و کار مداوم»، دورهای را صرف بازیابی روحیۀ خود کرد. خودش در اینباره میگوید: «فکر میکنم که اعتقادمان ما را نجات داد، اگر بعد از ربودن امام اعتقادمان نبود، ممکن بود همه در خانواده دیوانه شویم. تحمل این وضع به هیچ وجه آسان نیست، ولی به خود اجازۀ خیالاتی که مرا به درد می آورد، نمیدهم».
شاید به همین سبب است که جنگ داخلی خانم صدر را به فعالیت برای خانوادههایی سوق داد که اعضایشان ربوده شدهبودند، خواه خانوادههای مسیحی، خواه مسلمان. ایشان اشاره میکند: «با رؤسای گروههای مسلح هر دو طرف تماس میگرفتم، در حالیکه اصلاَ آنها را نمیشناختم. برای آزادی افراد ربودهشدهای که در جریان ربودهشدنشان قرارمیگرفتم پادرمیانی میکردم. با این روش موفق شدم جان عدۀ بسیاری را نجات دهم. البته، جز یکبار که متأسفانه با خبر شدیم زنی پیش از پادرمیانی من کشتهشده بود.»
رباب صدر میافزاید: «امام خیلی بزرگتر از من بود. وقتی به دنیا آمدم کنارم بود و من در حالی بزرگ میشدم که ایشان همیشه در کنارم بودند. از من مراقبت میکردند، بهویژه اینکه من کوچکترین عضو خانواده هم بودم. به همین سبب بیاندازه از ایشان تأثیر گرفتهام. اندک نیستند افرادی که ایشان را فردی فوقالعاده میدانند و من هم جزء همان دستهام. ایشان الگوی من هستند و تلاش میکنم کاری کنم که سبب خوشنودی ایشان شود.»
طراح، نقاش و شاعر
شیطنت رباب صدر در کودکی بیش از حد بوده و شاید برادر بزرگ او، سیّد موسی، اولین فردی بود که متوجه شد خواهرش نیاز به توجه ویژهای دارد. رباب صدر نیز، از میان یازده نوۀ خود به آن نوههایی که با بقیه متفاوتاند، توجه خاص دارد. خانم صدر دربارۀ این خصیصه میگوید: «خیلی به نوهها نزدیک هستم. هر وقت ببینم یکی از آنها کمی بیقرار است، بغلش میکنم؛ ما با هم حرف میزنیم و برای ناهار یا شام میرویم بیرون.»
رباب صدر که در جوانی عاشق هنر بوده، تحصیلات دانشگاهی را با دریافت بورس، در ایتالیا و در رشتۀ طراحی و نقاشی گذراندهاست. ایشان شعرهایی هم سروده و به تازگی مدرک دکتری فلسفه خود را با امتیاز خیلیخوب دریافت کردهاست. موضوع رسالۀ ایشان «فلسفۀ عملی امام موسی صدر» است. خانم صدر میگوید: «سالهایی از زندگیام صرف تحصیل هنر شد، ولی حالا دیگر فرصتی برای این کار ندارم؛ اما این مسأله مهم نیست. از کاری که در حال انجام دادن آن هستم، خوشحالم».
ایشان اوقات فراغت را به تماشای فیلم، بافتنی و کارهای دستی سر میکند تا آن روزهای «دشوار برای انسان» را به خاطرنیاورد.
بانوان به حقوق خود عمل کنید
رباب صدر اشاره میکند: «من از خانوادهای مذهبی و مؤمن پا به جامعه گذاشتهام، اما هیچوقت همسرم یا امام مانع من نشدند. حتی دولت و قوانین هم مرا از فعالیتهای حقوق بشری بازنداشتند. هرگز به این سبب که زن یا محجبه هستم، کنار گذاشته نشدهام. من حتی با مسیحیان مؤمن هم رفت و آمد دارم و با آنان کاملاَ در تعامل هستم. در مجامع کلیسایی نیز شرکت کردهام و همراه دیگران متون مقدس خواندهام.»
رباب صدر بر این عقیده است که: «لازم نیست زنان تظاهرات کنند و یا حقوق خود را مطالبه کنند؛ کافی است حقوق خود را در زندگی عملی بهکار ببندند و دیگران را دربرابر کار انجام شده قراردهند.»
ایشان گفتوگو را با این جملات به پایان برد: «زندگی زیباست، پس چرا به سوی نیکی نرویم؟ سرزمین خود را دوست بداریم و از آن پاسداری کنیم. هر روزی که میگذرد روزی است بدون بازگشت، پس از روزگارمان به نیکی استفاده کنیم.»