رضا بابایی گفت: «نهادهای ما همه متعلق به دوره سنت هستند که به شدت در مقابل گفتمان جدید می ایستند. در حالی که دین این قابلیت را دارد که به راحتی ما را از این گذار عبور دهد و امام صدر نقش مهمی در این گذار دارد.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، پنجاه و پنجمین درس گفتار اندیشه و عمل با سخنرانی رضا بابایی و موضوع «دین شناسی امام موسی صدر»، ۸ بهمن ۱۳۹۷ برگزار شد.
رضا بابایی در ابتدای سخنانش درباره این که چرا این مسئله، یعنی دین شناسی امام صدر مهم است، عنوان کرد: «اول این که امام صدر در حوزه رجلی ممتاز است و اساتید و هم مباحثه های او علمای برجسته ای هستند. پس او آگاه به سنت حوزه است. دوم این که در آثار ایشان به غیر از پایگاه های حوزوی با اندیشه های نویی روبرو هستیم که در دهه ۳۰ و ۴۰ بسیار جدید بودند. و نکته سوم این که زمانه فعالیت امام صدر در تاریخ جوامع اسلامی بسیار اهمیت دارد.»
او در ادامه گفت: «کل تاریخ جوامع اسلامی را به ۲ دوره می توان تقسیم کرد: دوره سنت و عصر جدید. دوره سنت ۱۲۰۰ سال طول کشید و عصر جدید حدود ۲۰۰ سال است که آغاز شده و به معنای واقعی در همه چیز دگرگونی رخ داده است. در طول ۱۲ قرن دوره سنت ویژگی یک پارچگی در همه امور جاریست و ما تحول مهمی در هیچ حوزه ای نمی بینیم. از علوم و طب و زیست زندگی و …. همه چیز پیوسته، متوازن و آرام است. متون دینی و عرفیات هم مشکلی نداشتند و در یک سطح بودند. اما با تغییرات عصر جدید و ورود به مدرنیته عرفیات و متون دینی تعارض پیدا کردند و تعارض دین و علم، دین و عقل و دین و سبک زندگی به وجود آمد.»
بابایی درباره تفاوت های دوره سنت و عصر جدید در ادامه عنوان کرد: «ما با گذار گفتمانی یعنی عبور از دوره سنت به عصر جدید مواجه شدیم. و گفتمان غالب در جامعه ما در دوره جدید، گفتمان آزادی و حقوق بشر است. در حالی که در دوره سنت سوال و پرسشی در این موارد مطرح نبود. اما گفتمان که تغییر کرد پرسش هایی زیادی در مسائل مختلف از جمله تعاریف حقوق و آزادی ها مطرح شد که امام موسی صدر در این گذار و در ورود به این گفتمان و این پرسش ها نقش بسیار موثری دارد.»
او همچنین گفت: «نهادها و مراسم های ما همه متعلق به دوره سنت هستند که به شدت در مقابل گفتمان جدید می ایستند. در حالی که دین این قابلیت را دارد که به راحتی ما را از این گذار عبور بدهد. امام موسی صدر در میانه این دو گفتمان، هم پایی استوار در سنت دارد و هم دستی توانا در نواندیشی. بنابراین یکی از بهترین شخصیت ها برای دوره تحول و گذار است.
بابایی در ادامه افزود: «دین قرار بود دردی از ما دوا کند نه اینکه درد بیافزاید. متاسفانه آن قدر که مصلحت در جهان ما پرستیده می شود، خدا پرستش نمی شود. برخی از مجتهدان در قم هستند که به فتواهایی رسیده اند اما حاضر نیستند بنویسند و به مردم ابلاغ کنند. یک نفر می گفت که هیچ دلیلی برای حرمت تراشیدن ریش نداریم، اما این را نمی نویسیم. به ایشان گفتند که چرا فتوا نمی دهید؟ گفت این قدر که از مردم می ترسم از خدا نمی ترسم. در مقابل امام موسی صدر اگر چه فتوا نمی نوشت اما فتوای عملی داشت یعنی می رفت و عمل می کرد. به طور مثال ماجرای بستنی فروش مسیحی را همه شنیده اید، او رفت و در عمل نشان داد که بنابر طهارت ذاتی انسان است، با این که جایی این را ننوشته است.»
او در پایان عنوان کرد: «در نوشته ها و گفتارهای امام صدر تعبیر «اسلام قرآنی» را زیاد می بینیم. من دقت که کردم دیدم این تعبیر کلید واژه است و اتفاقی نیست. چرا که در دوره گذار یکی از اتفاقات مهم توجه به قرآن بود چون در دوره سنت توجه به روایات بیشتر بود و قرآن کتاب تجوید و قرائت و ثواب بود. امام صدر چون درد انسان دارد نه هویت بنابراین به دنبال مساحت مشترک می رود که در قرآن است البته این به معنا نیست که به روایات اعتنایی ندارد.»