آیت الله محقق داماد گفت: «ما باید بچهها را به دیگر پذیری عادت دهیم و آموزش ببینند که همه ذی حق هستند و همه شهروند یک کشور هستند. دشمنی و عداوت را در دل بچهها نکاریم، اینها شیوه امام صدر است.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش یک روزه «مدرسه تربیتی امام موسی صدر و دلالتهای آن در زمان حاضر» صبح سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش در مدرسه دارالفنون آغاز به کار کرد.
سندهای تربیتی آموزش و پرورش را بر اساس سیره امام صدر بنویسیم
دکتر ذوعلم در سخنان خود عنوان کرد: – من یکی از مریدان امام صدر بودهام، هستم و خواهم بود. ایشان به عنوان یکی از شاگردان برجسته مکتب امام صادق، ۲۰ سال قبل از پیروزی انقلاب مهاجرت در راه خدا را بر ماندن در یک فضای آرام ترجیح داد و پایه گذار یک سنت در دوره ما شد.
– ما در مورد پاسداشت بزرگان کم میگذاریم و قدرناشناسی میکنیم و گاهی هم چون بزرگان ما ذو مراتب هستند از وجوه مختلف آنها غفلت میکنیم. اگر شخصی از خارج به ایران آمده بود و حتی مدرسه ای کوچک راه اندازی کرده بود، ما چقدر از او تجلیل میکردیم.
– اینکه عالمی شیعی در شرایط سخت به کشوری رفته که درگیریهای فرقهای، فقر و فلاکت و مشکلات شیعیان را دارد و در وسط معرکه آتش بذری میپاشد که آن بذر امروز بارور شده است. تفکر اصلاحی، سیاسی، اقتصادی و معنوی امام صدر برکات بسیاری برای جهان اسلام داشته که ما امروز آن برکات را در جهان اسلام میبینیم.
– امام صدر به همراه امام خمینی، آیتالله خامنهای و آیت الله سیستانی شناسنامه جهان اسلام هستند. حال اینکه عدهای متشابهات را در زندگی امام صدر مطرح میکنند و از دیدن حقایق و محکمات سیره او سرباز میزنند.
– ما باید افتخار کنیم که یک ایرانی به کشوری رفته که هرچند در جغرافیای ایران نیست اما پارهای از جهان اسلام است و می تواند این کشور را از ذلت به عرش برساند.
– در حوزه تربیتی نیز این مرد بزرگ به ریشههای اسلام ناب محمدی پیوند خورده است. نگاه ایشان فطرت گرایی توحیدی است و هویت ساز است، یعنی امروز اگر ما نوشتیم تربیت باید هویت ساز باشد، امام صدر نیز هویت را در لبنان احیا کرد. نگاه امام صدر نگاه امیرکبیر و نگاهی است که رهبری در گام دوم انقلاب ترسیم کرد.
– عقلانیت در کنار مجاهدت، اخلاق در کنار علم، نواندیشی در کنار اصالت و اجتهاد پویا در کنار اجتهاد سنتی همه قطعات مختلف یک نقشه هستند. با پرهیز از تحجر در کنار نپذیرفتن غرب به عنوان منبع فکر و اندیشه، بایستی تلاش کنیم این سرمشقها را در مکتب فکری خودمان و در مواجهات سیاسی و اجتماعی خودمان الگو قرار دهیم.
– سبک تربیتی امام موسی صدر برای مدارس امروز ما برای معلمان و مدیران ما سرمشق است و به این نکته توجه کنیم که آن سعه صدر تربیتی بدون کوتاه آمدن از مواضع الهی است. ما یا دچار تحجر و اخباری گری میشویم یا دچار غرب زدگی. اما سبک امام صدر که توانست امتی را احیا کند سرمشق ماست و امیدوارم بتوانیم سندهای تربیتی آموزش و پرورش را بر اساس این سبک بنویسیم.
پذیرش دیگری و احترام به عقاید مختلف از ابتدا باید به دانشآموزان آموزش داده شود
آیتالله مصطفی محقق داماد، عضو پیوسته و رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران سخنران دیگر همایش بود که در سخنانی گفت:
– دعوت از بنده فکر کنم به دو علت بود. یک اینکه این شخصیت عالیقدر یعنی امام موسی صدر از شاگردان نادر و نامدار پدرم مرحوم محقق داماد بوده است و من دوران نوجوانی را با او سپری کردم که به خانه ما رفت و آمد میکرد.
برای آخرین باری که چهره ایشان را دیدم، زمانی بود که برای فوت پدر به منزل ما آمدند. اما علت دوم برای اشتراک فکری ای است که این طلبه کوچک با آن مرد بزرگ دارد و من برای عرض ادب آمدم.
– همه ما با قرآن انس داریم و در قرآن ایمان و کفر وجود دارد و ما نمیتوانیم آن را منکر شویم. اما سخن این است که ایمان و کفر جایش کجاست؟ آیا جای آن قلب است یا زبان و لفظ؟ آیا ایمان و کفر از بیانات افراد معلوم میشود یا نشانهاش قلب است؟ این سوال را عرضه میکنیم به قرآن مجید و پاسخ میگیریم.
– در قرآن در سوره حجرات آمده است: شما نگویید ما مومن شدیم چون ایمان در قلبتان وارد نشده است. بگویید اسلام آوردهایم. این یعنی ایمان و کفر جایش در قلب است اما آنچه در زبان جاری میشود و در روابط اجتماعی وجود دارد اسلام به معنای تسلیم است. در همین آیه از سوره حجرات آمده: آنهایی که ایمان نیاوردند اگر خدا و رسولش را اطاعت کند، در اجر و مزدشان و در توزیع منابع قدرت برای آنها هیچ کم نمیگذاریم. کما اینکه در تمدن اسلامی نیز اینگونه شد. ابوسفیان مومن و مسلمان نشد، اما خود و فرزندانش در راس قدرت آمدند. چه کسی میگوید که خالد بن ولید با آن همه جنایت هایش ایمان آورده بود؟ ایمان نیاورده بود اما سردار سپاه اسلام شد.
– من این مبنا را در اندیشه امام صدر میبینم. به نظر من در زمان فعلی ما در دنیایی زندگی میکنیم که باید از قرآن این را برداشت کنیم که ایمان و کفر امری است قلبی و در حقوق شهروندی و روابط شهروندی اثری ندارد. آنچه اثر دارد اطاعت خدا و پیامبر یعنی عمل به مقررات اجتماعی است. اگر از نظم کشور پیروی و رعایت کنیم و قوانین را نشکنیم این اطاعت خدا و پیامبر است هر چند ایمان قلبی وجود ندارد.
– اما درباره نگاه تربیتی و پرورشی امام موسی صدر که مدنظر این برنامه است. ما باید بچهها را به دیگر پذیری عادت دهیم و آموزش ببینند که همه ذی حق هستند و همه شهروند یک کشور هستند. دشمنی و عداوت را در دل بچهها نکاریم، اینها شیوه امام صدر است. ایشان به کشوری می رود به نام لبنان که پیروان چند دین و مکتب در آنجا وجود دارد و این عالم شیعی همه را به دور هم جمع می کند. او با همه گفتوگو میکند و همه را میپذیرد.
– اگر ما این روند را از دوره دبستان به فرزندانمان آموزش ندهیم بیان کردن آنها در بزرگسالی فایده ندارد. ما در دانشگاهها آب در هاون میکوبیم. اگر شما در آموزش و پرورش به کودکان آموزش دهید که تو تنها نیستی و دیگری با هر عقیدهای دارای حق است و باید به او و کرامتش احترام بگذاری، بعدها جامعه به مراتب بهتری خواهیم داشت.
– شهید ثانی از بزرگان شیعه در منطقه جبل عامل میگوید که حتی وقف کردن بر یهودی و زرتشتی هم درست است چرا که آنها نیز بنده خدا هستند و انسان کریم است. این مورد را من در کتاب جدیدم آوردم و بحث کردهام که آخوند خراسانی نیز این تفکر را داشت.
– در آموزش و پروش باید تفکر دیگر پذیری را رواج دهیم. ما مجاز نیستیم تا دیگران را تفتیش قلبی کنیم به ما چه ارتباطی دارد که در قلب او چه میگذرد؟ باید فقط مراقب باشیم از قوانین تخطی نشود. این درس را از امام موسی صدر فرا بگیریم، درخت دوستی را بنشانیم و درخت دشمنی را برکنیم که رنج بیشمار آرد.