محمدرضا زائری گفت: «امام موسی صدر از موضع مجتهد و فقیه به عرصه گفت وگو آمده و برای آن مبنای فقهی، شرعی و کلامی دارد. گفت وگو برای او مصلحت اندیشی سیاستمدارانه نیست، بلکه از موضع دینداری است و این نکته اهمیت دارد چون افق های جدیدی را باز می کند.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، پنجاه و ششمین درس گفتار اندیشه و عمل با سخنرانی دکتر محمدرضا زائری، دوشنبه ۶ اسفند ماه ۱۳۹۷ برگزار شد.
دکتر زائری در این درس گفتار که به موضوع «گفت وگو، اضطرار یا امرِ اصیل؛ بررسی رویکرد امام موسی صدر در گفت وگو» می پراخت، عنوان کرد: «سوال و مسئله این است که آیا ما راهبرد گفت وگو را از سر اضطرار و ناچاری به کار می بریم یا آگاهانه به آن عمل می کنیم؟ باید بگویم که بعد از سید جمال الدین اسدآبادی تجربه ای همانند امام صدر در سطح ارتباطات بین المللی نداریم. تجربه ای که اگر نگوییم بی نظیر، کم نظیر است. چرا که او از موضع عالم دین و مجتهد و فقیه وارد این میدان شده است.»
او در ادامه توضیح داد: «در این سال ها برخی از دوستان ما امام موسی صدر را ناخواسته به عنوان روشنفکر، سیاستمدار، مصلح اجتماعی یا رهبر حزب معرفی کردند. اما نکته ای که گاهی در شخصیت امام موسی صدر مغفول مانده این است که او از موضع مجتهد و فقیه به عرصه گفت وگو آمده، برای گفت وگو مبنای فقهی، شرعی و کلامی دارد و گفت و گو برای او از موضع مصلحت اندیشی سیاستمدارانه نیست. بلکه از موضع دینداری است و این نکته اهمیت دارد چون افق های جدیدی را باز می کند.»
محمدرضا زائری درباره زاویه نگاه متفاوت به مسائل گفت: «امام صدر طبیعت انسان و سنت های اجتماعی را می شناسد و درک می کند. وقتی به نهج البلاغه نگاه می کنیم، روح عهد مالک اشتر را با یک رساله توضیح المسائل متفاوت می بینیم. علت آن این است که امیرالمومنین در جایگاهی است که می خواهد کشور را اداره کند. اینکه به مالک توصیه می کند؛ مردم خطا می کنند، اشتباه می کنند و کسی که سزاوار است این خطاها را نبیند، حاکمیت است، از این موضع است. نگاه امام موسی صدر نیز در اینجا مشخص می شود که می گوید من در مواجهه با جوانان یک چشمم را می بندم و چشم دیگرم را باز می کنم، او شاعرانه حرف نزده بلکه عقبه فکری دارد. عقبه آن رساله حقوق امام سجاد است که می فرماید: حق نوجوان بر پدر و مادر این است که گناه ها و خطاهای دوره نوجوانی او را نادیده بگیرند و ببخشند، از موضعی آگاهانه و فعال. چرا که این بچه امانت خداست و باید امانتداری کرد. امام صدر تلاشش این است که از این زاویه و منظر به موضوع نگاه کند.»
او درباره نگاه منصفانه امام صدر به انسان عنوان کرد: «فهم امام موسی صدر از دنیا متفاوت است. اینکه برخی می گویند امام صدر سال ها زودتر از زمان خودش آمد و درک نشد، درست است چرا که بسیار جلوتر از زمان خودش را می دید. دغدغه ایشان کارآمدتر کردن نسخه ای است که از دین ارائه می کند. او سعی می کند با طرف مقابلش با انصاف برخورد کند. انصاف که بالاترین فضیلت دینی است. پیامبر اکرم می گوید اگر در هر شهری یک نفر باشد که با انصاف باشد خداوند به دلیل وجود او به دیگران هم رحمت می فرستد. انصاف یعنی خود را جای طرف مقابل بگذاریم و فکر کنیم. این نگاه مبنای فقهی دارد. نقطه شروع امام صدر فقهی و دینی است و اینکه به عنوان مجتهد رفتاری را از او ببینیم خیلی متفاوت است تا از یک روشنفکر یا سیاستمدار.»
زائری همچنین گفت: «امام صدر فلسفه منسجمی دارد چرا که تمام اجزای فکری اش با هم مرتبط است. در تمام صحبت های ایشان ارجاع به قرآن را می بینید. همگرایی و همزیستی و صلح و تعامل انسانی برای ایشان یک هدف دینی است نه سیاسی. اینکه باور ما باشد که خداوند این همزیستی و تعامل را می خواهد و گفت و گو راهبرد این هدف است، تا از هر منظر دیگری بسیار متفاوت است. امام صدر برخلاف کسانی است که فقاهت و دین را بعد از قرن ها تنها نقل می کنند. قالب علمای دین تنها ناقلان دین هستند، همانطور که بسیاری از اهل فلسفه نیز تنها راویان فلسفه هستند اما فیلسوف حقیقی کم است. در دین هم افراد بسیاری هستند که دین را و فتوای فقهی دیگران را نقل می کنند اما نمی توانند در لحظه فقاهت کنند و بگوید در مواردی که پیش آمده چه باید کرد.»