در کنفرانس مطبوعاتی کمیته پیگیری ربودن امام موسی صدر و دو همراهش عنوان شد
صدرالدین صدر: لیبی با فرار از همکاری، تلاش می کند حقیقت را مخفی کند./ تلاش برای عادی سازی روابط، قبل از آزادی امام و دو همراهش، پذیرفته نیست./ امید ما برای زنده نگه داشتن پرونده، رسانه ها هستند

کمیته رسمی پیگیری ربودن امام موسی صدر و دو همراهش، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین، در روز جهانی حقوق بشر کنفرانسی مطبوعاتی در محل سندیکای روزنامه نگارن لبنان در بیروت برگزار کرد. در این نشست قاضی حسن الشامی، دبیر کمیته و صدرالدین صدر، فرزند امام موسی صدر، صحبت کردند و به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند.
صدرالدین صدر در ابتدا، متنی را قرائت کرد که مشروح آن به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

والحمد لله رب العالمین، والصلاه والسلام على أنبیاء الله المرسلین.

سلام و رحمت خدا بر شما دوستان عزیز،

چهل‌وهفت سال گذشت… و پرسش همچنان پابرجاست: زمان آزادسازی امام موسی صدر و همراهانش کی فرا می‌رسد؟

حق پیر نمی‌شود، و عدالت دفن‌کردنی نیست؛ هرچند برخی بکوشند پرونده را در خاک پنهان کنند.

امروز در کنار سندیکای روزنامه نگاران و پیشِ روی اهل رسانه‌ ایستاده‌ایم.

همان هایی که امام صدر از هیچ تلاشی دردفاع از آزادی آن‌ها فروگذار نکرد…

همان آزادی‌ که برخی دوباره در پیِ خفه‌کردن آن‌اند.

امروز روز جهانی حقوق بشر نیز هست و شایسته است کسی که برای انسان و میهن سخن می‌گفت، به انسان و میهن خویش بازگردد.

سخنم امروز کوتاه و فشرده است:

اول، درباره موضع مقامات لیبی:
لیبی دهه‌هاست که طفره می‌رود… و آن‌که می‌گریزد، چیزی را پنهان می‌کند. همکاری لیبی، لطف یا منت یا امتیازی ویژه نیست؛ بلکه وظیفه‌ای قانونی و انسانی است. تلاش های زیادی برای عادی سازی روابط، چه اقتصادی، چه سیاسی و حتی دیپلماتیک در حال انجام است و این کاملا مردود است هم از سوی ما و هم از سوی علاقمندان امام. تا زمانی که هنوز قضیه ربایش ادامه دارد و جرم مجرم همچنان مستمر است و حکومت های متوالی لیبی هنوز همان روش مجرم را ادامه می دهند. چه چیزی تغییر کرده تا ما از این اهرم فشار یعنی مخالفت با عادی سازی روابط استفاده نکنیم؟

آیا ۴۷ سال کافی نیست؟ آیا رواست که مسئله و قضیه امام به حرف و شعارتنزل پیدا کند؟  و تنها به نقل گزیده های صحبت او اکتفا شود.

جا دارد یادآور شوم که امام در طول سال های اسارت تا سال ۲۰۱۱ از زندانی به زندان دیگر منتقل می شدند. آقای دکتر علی اکبر صالحی، وزیر وقت خارجه ایران، که نخستین مسئولی بود که با مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای انتقالی لیبی دیدار کرد، از قول عبدالجلیل نقل کرد که ما خبر داریم امام تا آستانه سقوط دولت لیبی در زندان بوده و به زندان دیگری منتقل شده است. تا زنده هستند باید آزاد شوند و به شایعات دروغ نباید توجه کرد.

دوم، درباره دولت لبنان:
سکوت دولت، مشارکتی واقعی در تضعیف این پرونده است. پرسش این است: اگر دولت نتواند از اصلی‌ترین پرونده‌اش پاسداری کند، از کدام پرونده می‌تواند محافظت کند؟
پرونده امام صدر باید معیاری برای سنجش اقتدار و وزن سیاسی کشور باشد، نه ابزاری برای معامله و مذاکره. همانگونه که اتفاق افتاد. دولت باید موضعی صریح و شفاف داشته باشد. چگونه ممکن است که مجرمی را به حضور بپذیرند؟ مجرمی متهم در چنین مسئله ای ملی و به طور مشروط آزاد شده است و هنوز محاکمه نشده است.

انتخاب آقای جوزف عون به  ریاست جمهوری لبنان، و در دو دیداری که با او داشتیم، امیدی بسیار بزرگ در دل ما ایجاد کردند که در روسای جمهور سابق ندیدیم. امیدواریم که او همچنان حامی قضیه و پشتیبان باشد تا امام و دو برادرش به آزادی برسند.

من معمولا از آقای نبیه بری، رئیس پارلمان تشکر نمی کنم. چون عضو تیم ماست و همیشه پشتیبان ماست. اگر تشکر کنم او گله می کند. گاهی هم دعوا می کنیم بله.

سوم، درباره آزادی هانیبال قذافی:
آزادی هانیبال قذافی که مجرم هم هست چیزی جز نمود آشکار اختلالی عمیق در روند عدالت نیست؛ اما این امر به هیچ‌وجه پرونده ناپدیدسازی سه عزیز ما را نمی‌بندد. مسئله ما، مسئله فردی بازداشت‌شده نیست؛ بلکه «حکومتی غایب» و «قضیه‌ای ربوده‌شده» است. آزادی هانیبال، معامله‌ای سیاسی و مشکوک است حد اقل در نظر من، من هم به تبعیت از امام نظرم را تحمیل نمی کنم در حالی‌که پرونده امام صدر و دو همراهش فراتر از هر سازش و معامله‌ای قرار دارد.

چهارم، درباره نقش رسانه:
کلمه، سلاح امام است؛ و او کسی است که شأن و جایگاه مطبوعات را بالا برد. امروز همه امید ما به این قلم‌هاست، تا پرده خاموشی را که بر پرونده او افتاده، بدَرند. آزادی رسانه تفنّن نیست؛ فریاد دهه‌ها حقیقتی است که از مرگ سر باز می‌زند. ما شما روزنامه‌نگاران شریف، شما نگهبانان حافظه جمعی را خطاب می‌کنیم: نگذارید اشک‌های ما برای «خبری قدیمی» خشک شود. اجازه ندهید که به حقیقت خیانت شود؛ بلکه نادیده گرفته شود. پرونده امام را در دل هر صفحه زنده نگه دارید، تا امیدِ بازگشت امام و دویارش در شما زنده بماند چون در ما همچنان زنده است.

پنجم، درباره پرونده امام صدر و دو همراهش:
این پرونده، پرونده یک فرقه نیست… بلکه آزمونی برای وجدان ملت است.
این پرونده، گذشته‌ای دور و تاریخی نیست… زخمی است گشوده که هر روز باز می‌شود و گاهی نمک بر آن می پاشند.
آن‌که از حقیقت می‌ترسد، از امام حتی در غیاب او نیز می‌ترسد.

عدالت زمانی  و موعدی دارد… و زمانِ آن هنوز نرسیده، اما خواهد رسید.

همراه با هر مظلوم و محروم و زندانی سوگند یاد می‌کنیم: این امانت دفن نخواهد شد، و این حق هرگز نخواهد مرد. ما آرام نمی گیریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.