سی امین سالگرد درگذشت آیت الله سید رضا صدر
نظر آقا رضا صدر درباره تلویزیون و پرده‌ای که در مسجد بین زنان و مردان کشیده می‌شود

زهره سادات موسوی از اهالی محله امام حسین در تهران که آیت الله سید رضا صدر امام جماعت مسجد آنجا بود خاطراتی را در مصاحبه با گروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر عنوان کرده است. او به واسطه ارتباط و کمک مادر و دایی‌اش برای ارسال مواد به کارگاه‌های قالیبافی لبنان، از کودکی با امام موسی صدر و خانواده‌اش آشنا بوده است. بخشی از گفت‌وگوی گروه تاریخ شفاهی با او را در ادامه می‌خوانید.
آشنایی شما با حاج آقا رضا صدر چگونه شکل گرفت؟ 
آقای صدر سال‌ها‌ در مسجد امام حسین نماز می‌خواندند و سخنرانی می‌کردند. آن موقع هنوز ازدواج نکرده بودم. ولی ‌بعدها مادرشوهر و پدرشوهرم از ‌مستمعین ایشان بودند.
در زمان سخنرانی، آقا سیدرضا صدر می‌گفتند که پرده بین خانم‌ها و آقایان را جمع کنند. یادم هست که این موضوع خیلی برایم جالب بود، زیرا بعضی از سخنرانان اعتقاد دارند که خانم‌ها دیده نشوند. اما ایشان می‌گفتند که پرده قسمت خانم‌ها را پایین بیاورید تا خانم‌ها واعظ را ببینند و سکوت رعایت شود و بهتر استفاده کنند. این کار تأثیر خاص هم داشت.
خاطرم هست که راجع‌ به خرید تلویزیون سؤال داشتیم. چون من و همسرم روزهای اول بر سر خرید تلویزیون اختلاف نظر داشتیم. وقتی برای زندگی به تهران آمدیم، ایشان تلویزیون را جزء اثاثیه نیاوردند و گفتند که من دوست ندارم. اما دخترمان که دو یا سه ساله بود، تلویزیون را دوست ‌داشت. یعنی در خانه ‌خاله یا ‌عمه‌اش می‌دید و دلش می‌خواست. قرار شد نظر آقای صدر را بپرسیم. به منزل ایشان رفتیم و سؤال کردیم. گفتم: حاج آقا به نظر شما این‌طوری درست است که بچه‌ها برای دیدن تلویزیون از خانه خارج شوند، و ما تلویزیون نداشته باشیم؟ ایشان خندیدند و گفتند که تلویزیون خوب است تازه رنگی‌اش هم بهتر است. من خیلی خوشحال شدم.
آیا متداول بود که برای سؤالات شرعی به منزل‌ ایشان بروند؟
بله، در منزل ایشان باز بود. از نظر من ایشان فوق‌العاده بود. واقعا روشنفکر و به‌روز بود. ‌در عین حال، تحصیل‌کرد‌گی ایشان به چشم می‌آمد.‌ استاد مسلم حوزه بودند.‌ از کتاب‌های ایشان واقعا استفاده کردیم. در نشست و برخاست با افراد به‌اصطلاح دوستان، آشنایان و افراد معمولی طوری عمل می‌کردند که آدم احساس می‌کرد که از نزدیکان ایشان هستند. خیلی خوش‌ برخورد و مهربان بودند، همین‌طوری که چهره امام موسی صدر و مادر و خواهرشان است. واقعا خانواده‌ای ‌اصیل و بزرگ‌منشی بودند.
کدامیک از نوشته‌های ایشان را خوانده‌اید؟
زیر درختان سدر را خودشان هدیه داده بودند. مرد وفا و غیبت و تفسیر سوره حجرات را خوانده‌ام.
به چه مناسبتی به شما کتاب هدیه دادند؟
به مناسبت ازدواجمان. زیر درختان سدر یکی از داستان‌های این کتاب راجع به ازدواج صوری امام حسین (ع) با ارینب است. دختری که یزید قصد داشت به‌زور به همسری خود درآورد. من در اوایل ازدواجم این کتاب را خواندم و برای خانم‌هایی که می‌خواهند زندگی‌شان را شروع کنند، کتاب خوبی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.