نشست ساختار فکری امام صدر در نبرد با اسراییل دوشنبه، ۵ مرداد در مؤسسه امام موسی صدر برگزار شد. در ابتدای جلسه محمدرضا ابوالحسنی مستندساز، خلاصه ای از مباحثی که در سیر مطالعاتی کتاب اسرائیل، آن شر مطلق مطرح شده بود ارائه کرد. سپس کورش علیانی، نویسنده، مبانی مقاومت از نگاه امام موسی صدر را شرح داد. در پایان نشست نیز پرسش و پاسخ و تبادل نظر برگزار شد.
اسرائیل عضو فاسد جامعه بشری است
در ابتدای این نشست ابوالحسنی توضیحاتی بیان کرد. وی گفت: امام صدر از دو منظر تمدنی و دینی اسرائیل را موجودی نژادپرست، ستیزهجو و سلطهطلب میداند. از دیدگاه دینی، اسرائیل مجموعهای نژادپرست است که خدایی متفاوت از ادیان ابراهیمی دارد و قوم برتر محسوب میشود، در حالی که ادیان دیگر را منکر یا کذب میپندارد. امام صدر معتقد است که اسرائیل باید از بین برود، زیرا عضو فاسد و زائد بر جامعه بشری است. از دیدگاه تمدنی، امام اسرائیل را نتیجه انحراف تمدن غرب و نماد استعمار و استیلاطلبی میداند که هدف نهایی آن سلطهجویی است و باید آن را قطع کرد.
وی ادامه داد: در مورد موضوع فلسطین، امام صدر حمایت خود را از چریکهای فلسطینی اعلام میکند و معتقد است که فلسطین راهحلی جز مقاومت ندارد. او تأکید میکند که پس از تشکیل اسرائیل، این کشور جزو واقعیتهای سیاسی شده و باید در مقابل توسعهطلبی آن مقاومت کرد. امام صدر بر لزوم حمایت از فلسطینیها و مقاومت در لبنان و دیگر مناطق تأکید دارد و معتقد است که دولت لبنان باید شرایطی فراهم کند تا مردم و جوانان بتوانند در برابر حملات اسرائیل مقاومت کنند. ایشان پیشنهاد میدهد که قانون خدمت سربازی اجباری شود، پناهگاههایی ساخته شود و تجهیزات نظامی در اختیار مردم قرار گیرد. همچنین، امام صدر خواهان ساخت پناهگاههای مقاومتی و تجهیز جوانان لبنان است تا بتوانند در مقابل حملات اسرائیل مقاومت کنند.
ابوالحسنی افزود: در نهایت، امام صدر اقدامات خود را برای وادار کردن دولت لبنان به حمایت از مقاومت، از طریق اعتصاب و تشکیل هیئتهای مردمی، آغاز میکند. اما با فشارهای خارجی و تحریکات آمریکا و اسرائیل، این اقدامات متوقف میشود و از سال ۱۹۷۳، آمریکا و اسرائیل سلاح به احزاب راستگرای لبنانی میدهند تا مقابل احزاب چپ و جبهه ملی لبنان قرار گیرند. این تحولات نشاندهنده پیچیدگی و چالشهای سیاسی و نظامی در لبنان و منطقه است که امام صدر تلاش میکند در مقابل آنها موضعگیری کند و راهحلهایی برای مقاومت و دفاع ارائه دهد. امام شهادت یکی از دانشآموزان مدرسه صنعتی جبل عامل، به نام صلاح شرفالدین است را که در برابر نیروهای اسرائیلی ایستاد «اولین شراره مقاومت» در لبنان مینامد.
وی ادامه داد: امام صدر در سخنان خود در سال ۱۹۷۵ اعلام میکند که باید در برابر اسرائیل مقاومت کرد، حتی اگر این به قیمت مرگ باشد، و از شهادت و فداکاری دفاع میکند. امام صدر تأکید میکند که در مقابل دشمن، باید مقاومت و شهادت را پذیرفت، چون این راه، تنها راه نجات و حفظ میهن است.
همزیستی لبنان باید حفظ شود
ابوالحسنی افزود: امام صدر به اهمیت همزیستی بین طوایف و مذاهب لبنان اشاره میکند و میگوید هرگونه اخلال در این همزیستی، که شامل ۱۵ تا ۱۷ گروه مذهبی و دینی است، به معنای تضعیف نمونهای کوچک از همزیستی در جهان است. او بر حفظ این همزیستی تأکید میکند و معتقد است که اگر این وحدت از بین برود، اسرائیل کوچکتر و ضعیفتر نخواهد شد، بلکه خطرناکتر میشود. امام صدر همچنین مخالفت خود را با تشکیل ارتشهای کوچک و گروههای مسلح جداگانه در لبنان اعلام میکند، چون این کار به تضعیف همزیستی و تقویت اختلافات میانجامد.
وی گفت: در مواجهه با شکست تلاشهای مسالمتآمیز برای حفظ همزیستی و مقاومت، امام صدر راهحلهای نظامی و مقاومت مسلحانه را در نظر میگیرد. او معتقد است که بدون نیروی کافی برای پاسداری از این همزیستی، تلاشهایش بینتیجه میماند و جنگ داخلی در لبنان آغاز میشود. این جنگ تا سال ۱۹۹۰ ادامه مییابد و لبنان درگیر بحرانهای عمیق میشود. امام صدر بر این باور است که تنها راه مقابله با اسرائیل، ایستادگی و مقاومت است، و این مسئله باید برای همه روشن شود، چون کشورهای عربی و جامعه جهانی در غفلت به سر میبرند و خطر اسرائیل را جدی نمیگیرند.
وظیفه کشورهای عربی در مقابله با اسرائیل
در پایان، امام صدر هشدار میدهد که غفلت از خطر اسرائیل، توسعهطلبی این کشور را تسهیل میکند و تا زمانی که ملتهای عربی به این مسئله توجه نکنند، اسرائیل به پیشرفتهای خود ادامه خواهد داد. او بر اهمیت آگاهیبخشی و متفکران برای درک واقعیات و خطرات موجود تأکید میکند و معتقد است که باید تلاش کرد تا مردم جهان و منطقه را از تهدیدهای اسرائیل آگاه ساخت. این سخنان نشاندهنده نگرانی عمیق امام صدر درباره آینده لبنان و منطقه است و بر ضرورت مقاومت و حفظ همزیستی تأکید دارد، در حالی که راهحلهای مسالمتآمیز و دیپلماسی تنها زمانی مؤثر است که نیرو و اراده کافی برای دفاع وجود داشته باشد.
بررسی مبانی مقاومت امام موسی صدر
در ادامه این نشست کورش علیانی، نویسنده، در مورد مبانی فکری امام موسی صدر در موضوع مقاومت صحبت کرد. وی ابتدا به خشونتهای تاریخی و ضدانسانی اشاره میکند که با اختراعات بشر تشدید شده است. او به نمونههایی از نژادپرستی و انباشت ثروت اشاره کرد که در کتاب مقدس یهودیان آمده است و این نشان میدهد که چگونه یهودیت در طول زمان تغییر شکل داده است، و از یک دین موسوی به نهادهای پیچیده و آنارشیستی که مانع از تحقق عدالت و انسانیزیستی میشوند.
وی با اشاره برخورد حضرت مسیح با ربا بر این نکته تأکید کرد که در اسلام، پیامبران و امامان همواره عدالتطلب و مخالف انباشت ثروت و قدرت بودهاند، و همواره در مسیر عدالت و کرامت انسانی حرکت کردهاند. مردم نیز از عدالتطلبی لذت میبرند و جذب آن میشوند.
علیانی افزود: دو نبرد را نباید فراموش کرد: نبرد با فساد قریب، و دیدن انتهای مسیر فساد. روزی که فکر کردیم اسرائیل به ما ارتباطی ندارد، در حالی که به سراغ ما هم آمد. ما از آن فارغ شویم، او ما را رها نمی کند.
اصول مقاومت از نظر امام موسی صدر
علیانی بعد از این مقدمه به شرح یافته های خود از سخنان امام موسی صدر پرداخت. وی در ابتدا پنج اصل اولیه را برشمرد و سپس این اصول را در دوازده مبنا دسته بندی کرد. این اصول عبارتند از:
- گفتمان ما: گفتمان ما مقاومت است و گفتمان دشمن سلطه است. گفتمان مقاومت یعنی فکر کردن به بقای عمومی. این گفتمان حول محور حق شکل میگیرد و سه عملکرد برای آن تعریف میکنیم: عدالت – کرامت انسان – وحدت نیروهای مبارز. گفتمان باطل سه عملکرد دارد: اشغال و تصرف – تبعیض – فشار و تعدی. مقاومت سه گانه اش را از بنیان های خود وام میگیرد و عدالت برایش موضوعیت دارد. به این استقلال مبانی باید توجه کرد. به دلیل تقابل با دشمن نباید شیوه ای باطل را در پیش گرفت.
در ادامه، وی به اهمیت مبانی فکری و نظامهای محاسباتی در مقاومت تأکید کرد: مقاومت نباید صرفاً تخیلی یا توهمی باشد، بلکه باید بر مبنای محاسبات دقیق و منطقی باشد، همانطور که در قرآن و روایات اسلامی نمونههایی از محاسبهگر بودن و استدلالهای منطقی دیده میشود، مانند آیه ۳۹ سوره یوسف که نشاندهنده رویکرد حسابگرایانه در فهم وقایع است. مقاومت باید بر مبنای اصول محاسباتی و استدلالهای منطقی باشد، نه بر احساسات یا توهمات.
وی همچنین به تفاوتهای فرهنگی و دینی اشاره کرد: منشأ مفهوم شهادت در مسیحیت اولیه است؛ زمانی که رومیان مسحیان را میکشتند و آنان این تعبیر شهادت را به کار بردند به این معنا که بدن ما در آخرت بر ظلمی که به ما روا داشتید شهادت می دهد. شما جسم ما را از بین بردید اما ما در
دایره ای جمعی باقی می مانیم.
علیانی ادامه داد: ایده رسول الله هم چنین بود: انسان اساسا به دنبال باقی ماندن است، اما گاه راه دیگری جز آنچه دشمن برای ادامه حیات می شناسد، وجود دارد. من شهادت را به اهدای عضو تعبیر می کنم. مقاومت و شهادت در راه عدالت، باید بر مبنای محاسبه و درک عمیق از ارزشهای انسانی و کرامت باشد، نه صرفاً احساسات یا توهمات. با شهادت ایده ای جمعی را زنده نگه می داریم. مقاومت و شهادت به عنوان اموری کاملاً محاسباتی و استراتژیک است که بر مبنای حفظ حیات جمعی و کرامت انسانی استوار است.
- علیانی افزود: مقاومت اگر درست باشد خودش را در عرصه نظامی محدود نمی کند. غفلت از مسائل جهانی و منطقهای، بهویژه در مقابل قدرتهای استعماری و استکباری، میتواند منجر به ادامه ظلم و فساد شود. شناخت مبانی فکری و فرهنگی، و استقلال مبانی در مقابل دشمنان ضروری است تا بتوان در مقابل ظلم و استکبار ایستاد و راهحلهای مؤثر و پایدار ارائه داد. معنا و هدف مقاومت با معنای حیات مجزا نیست. ما حیات را با حیات جمعی بازتعریف می کنیم.
در ادامه علیانی در مورد حیات طیبه صحبت کرد و گفت: حیات طیبه یعنی سبک زندگیای که مقاومت و کرامت انسانی را در کنار هم حفظ کند و این مقاومت باید در تمامی عرصهها، از نظامی گرفته تا معنوی، فرهنگی و روانی، جاری باشد. مقاومت باید به گونهای تعریف شود که خود حیات باشد، نه مزاحم آن، و هدف نهایی آن حفظ و تداوم حیات جمعی است. در این راستا، ارزیابیهای کوتاهمدت و سطحی باید جای خود را به ارزیابیهای بلندمدت و استراتژیک بدهند، تا بتوان در مقابل قدرتهای استعماری و استکباری ایستاد و از کرامت و حیات انسانی محافظت کرد.
وی در ادامه گفت: در عرصه فرهنگ، ارزیابیهای عجولانه و بیمسئولیت باید حذف ارزیابیهای بلندمدت، مسئولانه و پرهیز از اسراف جای آن را بگیرد. باید مصرفگرایی بیتولید و مصرفگرایی بیمسئولیت کنار گذاشته شود و جای آن را ارزیابیهای مسئولانه و تولیدی بگیرد. همچنین، در حوزه اقتصاد و سبک زندگی، بر ضرورت تداوم و پایداری تأکید شود، به گونهای که زندگی جمعی و مقاومت فرهنگی و معنوی در کنار هم قرار گیرد و هر فرد در راستای حفظ و تداوم این ارزشها تلاش کند.
وی افزود: در حوزه روان، در مقاومت به صبوری نیاز دارید. در نظام سلطه صبوری جایی ندارد، انسان در لحظه باید به خواسته اش برسد حتی به قیمت صدمه به دیگران و جهان. ویژگی دوم جمع پذیری است، چیزی که امروز نقطه مقابل آن، یعنی فردگرایی تبلیغ می شود. تضعیف جمع چذیری به شدت به ضرر مقاومت و به نفع سلطه است.
وی بیان کرد: نیاز دیگر، کرامتسازی و احترام متقابل است. اینکه صرفا نگران کرامت خود باشیم و نه دیگران، ضدمقاومت است. این موارد پایههای مقاومت روانی و فرهنگی هستند. در کنار آن، نیاز به ساختن نیازهای گروهی و ایجاد حس احترام و همبستگی در جامعه است تا مقاومت در برابر فشارهای داخلی و خارجی تقویت شود.
- اصل سوم: نگاه به «دیگری» است. در نگاه امام موسی صدر اسرائیل دیگری سیاسی نیست، مانند حزبی سیاسی یا کشوری قانونی. اسرائیل «دیگری» است که از نظر ساختاری، فرهنگی و تمدنی، تهدیدی برای کرامت و حیات انسانی محسوب میشود و باید به عنوان موجودی که نماد سلطه و استکبار است، شناخته شود.
وی ادامه داد: ما خواهان حفظ محیط زیست، عدالت اجتماعی، و بهرهمندی متوازن انسانها از منابع است، به گونهای که نه تنها نسلهای آینده بلکه تمامی جانداران و محیط زیست نیز در این تعادل سهیم باشند جهان امروز به سمت بهرهکشی و استثمار مواد اولیه و انسانها سوق یافته است. اسرائیل انسانها و اشیا به عنوان کالا و ابزارهای پول و قدرت می بیند. در این نگاه، فرهنگ سلطه، استثمار، و بهرهکشی جایگزین ارزشهای انسانی و طبیعی شده است.
- نگاه مقاومت به نهادهای اجتماعی است و نه افراد. امام موسی صدر وقتی با چیزی مخالفت می کند، مخالفت با نهاد است. و وقتی چیزی
می خواهد بسازد هم به دنبال نهادسازی است و معتقد است تغییرات باید از طریق تقویت نهادهای مردمی و کاهش تمرکز قدرت در دست نهادهای دولتی و دینی صورت گیرد. این سازماندهی باید بر پایه مشارکت فعال و مسئولانه مردم باشد، نه تنها بر ساختارهای رسمی و سنتی.
وی گفت: امام موسی صدر بر این باور است که مسئله اصلی، اسرائیل و نظام سلطه نیست، بلکه ساختارهای نمادین و نمادهای سلطه هستند که این دشمنان را تقویت میکنند. ایشان معتقد است مقابله باید بر پایه شناخت عمیق و چندبعدی از ساختارهای قدرت و منابع استثمار باشد، نه فقط تمرکز بر حذف یک فرد یا یک کشور خاص.
وی افزود: آقای صدر زمانی متوجه این نکته می شود که حیرت انگیز است. ایشان میگوید: تدر نهایت آنچه نجات بخش اسن خودسازماندهی مردمی و نه حتی اصلاح نهادها. تغییر واقعی زمانی حاصل میشود که مردم خود نقش فعال و مستقل در مدیریت و اصلاح ساختارها ایفا کنند، نه اینکه صرفاً به دنبال تغییرات سطحی یا فردی باشند. امام موسی صدر با وجود نقد به عملکرد نهادها، موضعی آنارشیست ندارد. ایشان نهادها را بازسازی می کند اما تسلیم آنها نمی شود. در عین حال وارد تقابل هم نمی شود. میگوید مردم را باید احیا کرد. ایشان بین تسلیم ساختار شدن یا برهم زدن آن راه میانه بسیار دشوار و البته مؤثری را انتخاب میکند.
- درگیری، مداوم است. آگاه بودن به این نکته که مسئله ما اسرائیل است و اسرائیل نیست، مهم است؛ اسرائیل بخشی از یک ساختار و نماد آن است اما تمام آن ساختار نیست و مسئله ما با حذف اسرائیل تمام نمی شود. جنگ بر سر عدالت تمام نمیشود مگر زمانی که عدالت برقرار شود.
بعد از شرح این اصول، علیانی مبانی جزیی تر آن را نیز شرح داد:
مبانی برگرفته از اصول مقاومت
- اختلاف در مبنا. تقابل ما تقابل تمدن مادی غرب با تمدن الهی است. این تمدن مادی با تأکید بر مادی گرایی منکر کرامت شکل گرفته که نتیجه آن ظهور نگاه های سلطه گر و نژادپرستانه مانند اسرائیل است.
- چارچوب گفتمانی ما دوگانه بنیادین حق و باطل است. اسرائیل محرک اصلی تبعیض است و مقاومت فلسطین نماد حق و کرامت است.
- ماهیت همه جانبه فرهنگی تمدنی مقاومت.
- رعایت اخلاق در هدف و وسیله مهم است.
- اخلاص و انصاف: تبعیض، بویژه تبعیض نژادی و دینی از نظر امام موسی صدر محکوم است و کرامت انسانی از اصول اساسی مقاومت است.
- خوداتکایی مردمی و اهمیت سازندگی دفاعی اجتماعی. تجهیز و آموزش مردمی در کنار ساخت امکانات ضروری است. محور این کار نهادسازی است. جنبش أمل به عنوان نمونه جنبشی است که آرزوی امام که در سایر گروه ها تکثیر شود و ساختار حسینیه ها به عنوان نهادی مردمی برای تقویت مقاومت و تربیت مبارز اصلاح شود.
- وحدت ملی و دوری از تفرقه. امام موسی صدر سال ها هر آنچه دیگران در جامعه از بین بردند را ترمیم کردند و به دنبال ایجاد و تقویت پیوندها بودند
- تحقق جاودانه حق. روحیه شهادت طلبی روحیه مرگ طلبی نیست. از نگاه امام موسی صدر عبور از ترس و مرگ است.
- اصرار بر اینکه دشمن را چندجانبه بشناسیم. اسرائیل از نظام جهانی سلطه تفکیک ناپذیر نیست.
- عرصه های خطری که ایشان می شمرد شامل عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و روانی است و تأکید می کنند که باید به تمام این
عرصه ها توجه کرد. - تعامل سازنده با دولت و جامعه مدنی. برای مثال ارتش لبنان نباید حذف شود. در عین حال گروه های فلسطینی هم نبایند خلع سلاح شوند. بلکه باید ابزاری برای تقویت ارتش باشند.
- مسئولیت ملی و بین المللی در مقابله با اسرائیل. اسرائیل فقط اشغالگر فلسطین نیست، بعدها دیدیم که به لبنان هم حمله کرد، صحرای سینا را هم اشغال کرد و اگر بتواند سایر سرزمین ها را هم اشغال می کند. چرا که ساختار سلطه توقف ناپذیر است و باید این ویژگی را دید.
وی در انتها گفت: کلام آخر اینکه باید افق تمدنی برای ساخت جامعه عدالت محور و کرامت خواه ببینیم. هدف ما ساختن جامعه نمونه مقاوم است تا نشان دهیم می توان انسانی زندگی کرد.