امام موسی صدر، حکومت را نه ابزار قدرت بلکه نهاد خدمت میداند. در اندیشه او، حکومت موظف به دفاع از کرامت انسان، تحقق عدالت اجتماعی، رفع محرومیت و خدمترسانی به تمام مردم است.
امام موسی صدر وظیفه حکومت در قبال مردم را بسیار سنگین و اخلاقمحور میدانست و بارها در سخنرانیها و نوشتههای خود به این موضوع اشاره کرده است. از نظر او، حکومت وظیفه دارد:
۱– وظیفه اول حکومت:: دفاع از انسان
او میگفت که حکومت باید در وهله اول از انسان و کرامت او دفاع کند، نه فقط از مرزهای جغرافیایی:
«دفاع از وطن، به معنی دفاع از انسان در آن است. اگر حکومت مردم را فراموش کند، هیچگاه نمیتواند از وطن پاسداری کند.»
۲- خدمت به مردم، نه سلطه بر آنان
امام صدر تأکید داشت که حکومت باید در خدمت مردم باشد، نه اینکه بر آنان حکومت کند. در دیدگاه او، «قدرت» وسیلهای است برای خدمترسانی و تحقق عدالت، نه ابزاری برای بهرهکشی یا سلطهجویی.
«دولت باید خدمتگزار مردم باشد، نه فرمانروای آنان. اگر حکومت از مردم فاصله بگیرد، مشروعیت خود را از دست داده است.»
۳- پاسخگویی و مسئولیتپذیری در برابر محرومان
امام صدر دولت را مسئول مستقیم رسیدگی به وضعیت محرومان میدانست. او میگفت هر دولتی که نسبت به دردهای مردم، بهویژه طبقات محروم، بیتفاوت باشد، مشروع نیست.
«هیچ جامعهای آزاد و سالم نیست، مگر آنکه دولتش خود را موظف بداند که ریشه فقر و محرومیت را بخشکاند.»
در تصور صدر، حکومت هیچگاه نباید از پاسخگویی به مردم طفره برود:
«دولت نه قاضی است و نه مالک؛ وظیفهاش پاسخگویی در برابر کوچکترین سؤال و شکایت مردم است.»
۴- برقراری عدالت اجتماعی و رفع تبعیض
یکی از مهمترین وظایف حکومت، از نگاه امام صدر، گسترش عدالت اجتماعی بود. او با تبعیضهای مذهبی، طبقاتی و منطقهای بهشدت مخالف بود و آن را موجب فروپاشی اجتماعی میدانست.
۵- تضمین کرامت انسانی
امام صدر اعتقاد داشت که دولت باید کرامت انسانها را، فارغ از دین، نژاد یا مذهبشان، حفظ کند. از اینرو، او از آزادیهای مدنی، آزادی بیان و حقوق شهروندی دفاع میکرد.
۶- تأمین امنیت، رفاه و آموزش
از نگاه او، دولت موظف است بستر امنیت، آموزش، بهداشت و توسعه پایدار را برای همه اقشار جامعه فراهم کند. این موارد، «حداقلهای انسانی» برای زیست شرافتمندانه تلقی میشدند.
امام صدر از حکومتی دفاع میکرد که نه تنها «امنیت منفی» (عدم جنگ و خشونت) برقرار کند، بلکه «امنیت مثبت» فراهم آورد؛ یعنی شرایط رشد، آموزش، اشتغال، سلامت و رفاه را برای همه فراهم کند.
او بارها گفته بود:
«دین صحیح را باید از میوهاش شناخت. دین و حکومت باید به مردم خدمات دهند و راه را نشان دهند.»
این سخن نشاندهنده نگاه مکمل دین و سیاست است؛ جایی که حکومت باید در سرعت دادن به روند رو به رشد جامعه موثر باشد.
۷- حکومت امانت است، نه غنیمت
امام صدر تأکید میکند که حکومت باید امانتی برای خدمت باشد، نه ابزاری برای فخرفروشی یا غارت:
منصب، امانت است. هر کس آن را به ابزاری برای فخرفروشی یا غارت تبدیل کند، خیانت کرده است.[۱]
۸- عدالت، روح حکومت مشروع
عدالت اجتماعی بهمثابه معیار مشروعیت حکومت در اندیشه صدر اهمیت ویژه دارد:
«اگر عدالت در میان نباشد، حکومت شرعی نیست؛ حتی اگر تمام مناسک دینی را رعایت کند»[۲]
۹- پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم
امام صدر معتقد بود حکومت باید آموزش، سلامت، معیشت و امنیت را برای مردم فراهم کند:
«شما حاکم مردم هستید یا خادم مردم؟ اگر حکومت نمیتواند نان و آموزش و دارو برای مردم فراهم کند، وجودش چه معنایی دارد؟»[۳]
۱۰- حکومت باید صدای محرومان باشد
او میگفت حکومتِ دینیِ واقعی، در برابر محرومان پاسخگوست:
«محرومان حق دارند که حکومت را بازخواست کنند، نه اینکه از آن بترسند. حکومت، هرچه بیشتر در برابر محرومان پاسخگو باشد، به خدا نزدیکتر است.»[۴]
۱۱- نفی حکومت طایفهای
صدر با صراحت با حکومت فرقهای مخالف بود و دولت را موظف به خدمترسانی به همه میدانست:
«دولت نباید خود را نمایندهی طائفهای خاص بداند. خدمترسانی، وظیفهای ملی و انسانی است، نه طائفهای.»
در اندیشه امام موسی صدر، حکومت باید محور اخلاق، عدالت و خدمت به انسان باشد. او با تأکید بر امانتبودن قدرت، پاسخگویی به محرومان، عدالت اجتماعی و وحدت ملی، الگویی نو از حکمرانی در جهان اسلام ارائه داد.
سخنانی از امام موسی صدر درباره وظیفه حکومت و عدالت اجتماعی
۱. حکومت “فرادینی” و بیتبعیض
امام صدر در اواخر دههی ۱۹۷۰ از ایده حکومتی فرادینی (trans–religious) گفت — حکومتی که «وقتی میخواهد امکانات و فرصتها را توزیع کند نسبت به شیعه و سنی بودن بیتفاوت باشد» و این الگو را در حکومت امام علی نیز سراغ گرفت.)
۲. عدالت، پیشضرورت گفتوگو
او بارها تأکید کرد:
پیش از گفتوگو برای هر مسئلهای، دولت باید به رعایت عدالت و انصاف متعهد شود. عدالت یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خودش.
به عبارتی، حکومت باید ابتدا عدالت را اجرا کند تا بتواند گفتوگو سازنده داشته باشد.
۳. دین برای جامعه، نه انزوا
امام صدر معتقد بود:
«دین صحیح را باید از میوهاش شناخت […] دین… باید به مردم خدمات دهد، راه را نشان دهد.»
از نگاه او، دین و حکومت باید منجر به رشد علمی، نظم اجتماعی، کاهش فقر و اخلاقمداری شوند.
۴. انسانمحوری و کرامت انسانی
او میگفت:
«حفظ کرامت انسان هدف اصلی حکومت است، نه صرفاً تأمین نان و امنیت.»
- در دیدگاه او، عملکرد واقعی حکومت در نحوه نگرشاش نسبت به پایبندی به کرامت انسانی شهروندان نمود مییابد؛ کرامتی که بلندمرتبه از حقوق اولیهای چون بهداشت، آموزش و مسکن است.
۵. حکومت «بر قلبها» نه تنها «قدرتمدار»
این جمله نماد نوع حکمرانی او است؛ حکمرانی همراه با اعتماد، احترام، و ارتباط قلبی با مردم.
برای امام موسی صدر، حکومت یک مسیر است: تقسیم عادلانه، ارائه خدمات، امنیت درونی جامعه… و نه یک موجود ایستا. یعنی همواره باید در حال اصلاح و پاسخگویی باشد. وقتی دولت به عدالت پایبند باشد، مشارکت مردمی و اعتماد اجتماعی تقویت میشود؛ مشارکتی که خود پایه اصلی مشروعیت سیاسی است. عدالت فقط در برابر ثروت و منابع مادی معنا ندارد؛ بلکه باید شامل عدالت فرهنگی، آموزشی و سیاسی باشد. او برای شهروند هم تکالیفی قائل بود: مطالعه، گفتوگوی مدنی، پیگیری عدالت… یعنی آنچه حکومت بداند، باید مردم هم بدانند.
با استفاده از آموزههای دینی، امام صدر توانست هویتهای مذهبی و فرامذهبی را همزمان حفظ کند؛ هویتی که ظرفیت گفتمانی و همراهی ملی را بالا میبرد.
امام موسی صدر با نگاهی چندسطحی، تعریف جدیدی از حکومت ارائه داد؛ حکومتی که:
- عدالت را نه شعار، بلکه زیربنای سیاست قرار میدهد؛
- کرامت انسان را بالاتر از نان و آزادی وی مهم میداند؛
- قلبها را به دست میآورد، نه با فشار؛
- خدمات اجتماعی را دستاورد مهم دولت میشمارد؛
- و پاسخگو، شفاف و همراه با مردم باقی میماند.
[۱] المسیره، ج۴، ص۳۱۲
[۲] سخنرانی در مجلس اعلای شیعیان، ۱۹۷۴
[۳] سخنرانی در تجمع بعلبک، ۱۹۷۴
[۴] المسیره، ج۵، ص۲۱۰