به گزارش مؤسسهٔ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر دومین نشست «دیداری تازه کنیم» روز ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ به مناسبت چهل و هفتمین سالروز القای موعظهٔ آغاز روزهٔ مسیحیان از سوی امام موسی صدر در کلیسای کبوشین بیروت و همچنین بیستمین سالگرد تأسیس مؤسسه و کانون گفتوگو، با حضور علاقهمندان در مؤسسهٔ امام صدر برگزار شد.
این مراسم با تلاوت آیهٔ ۴۸ سورهٔ مائده آغاز شد که میفرماید:«برای هر یک از شما رودشاخهای و راهی روشن نهادیم و اگر خداوند میخواست شما همه را یک گروه میساخت اما میخواست شما را دربارهٔ آنچه به شما داده است آزموده سازد، پس در نیکیها از یکدیگر پیشی بگیرد که بازگشت همگان به سوی خداست و شما را دربارهٔ آنچه دربارهاش اختلاف داشتید آگاه میسازد».
سپس چند تن از حاضران هر یک به خواندن چند بند از سخنرانی امام صدر در کلیسای کبوشین پرداختند. در ادامه نوبت به سخنرانی کوتاه مهمانان ویژهٔ این نشست و آغاز گفتوگو رسید.
اسرائیل دین را به ابزار تفرقه بدل کرده است
در آغاز سرگه بارسقیان، روزنامهنگار و تاریخنگار ایرانی به داستان آشناییاش با این رخداد پرداخت. او گفت من قصهٔ این سخنرانی را اولین بار سالها پیش از زبان یکی از اسقفهای ارامنه که امروز اسقف اعظم ارمنیهای تهران هستند یعنی آقای سبوه سرکیسیان شنیدم. چون همانطور که میدانید حوزهٔ علمیهٔ کلیسای ارتدکس ارمنی در لبنان واقع است بنابراین روحانیان مسیحیای که وارد ایران میشوند، در لبنان درس خواندهاند. آقای سرکیسیان یک اسقف سوری بود که به ایران آمده بود و خاطرهای از یکی از روحانیان شیعه نقل میکرد که در کلیسای کاتولیک سخنرانی کرده است. این برای ما خیلی عجیب و بعید بود. سؤال طلبههای مدارس مسیحی لبنان در آن زمان این بود که چطور یک روحانی شیعه اجازهٔ سخنرانی در چنین روز مهمی را پیدا کرده است؟ درحالیکه روحانی ارتدکس چنین اجازهای ندارد.
بارسقیان افزود این مناسبت برای مسیحیان بسیار مهم است. کلیسای کاتولیک و ارتدکس قائل به روزهٔ ۴۹ روزه هستند و ۴۹ روز مانده به عید پاک را روزه میگیرند. از آنجا که عید پاک زمان ثابتی ندارد و گاهی در فروردین واقع میشود و گاهی در اردیبهشت، زمان آغاز روزه نیز ثابت نیست.
بارسقیان گفت این برای ما عجیب بود که چگونه یک روحانی شیعه چنین اجازهای پیدا کرده است. اما زمانی که متن سخنرانی و محورهای آن را خواندیم پی بردیم که تفاوتی وجود دارد. در این سخنرانی چند نکتهٔ کلیدی بسیار ملموس است. اول اینکه امام موسی با شباهتها شروع کرده است نه با اختلافات. دوم اینکه توجه خاصی به مقولهٔ انسان دارد. ایشان میگوید سرمایهٔ لبنان انسان، فارغ از دینش، است. ایشان دین را به ابزار اتحاد و نموداری از روابط انسانی تبدیل کرده است. من نمونهٔ این سخنرانی را در مسیحیان سراغ ندارم که یک روحانی مسیحی در مورد این اتحاد صحبت کرده باشد. امام در همین رابطه مقایسهای بین جامعه لبنان و اسرائیل میکند. در لبنان جامعه بسیار متکثر و درعینحال به هم نزدیک است، بر خلاف اسرائیل که دین را به عامل تفرقه کرده است. سوم اینکه پیام اصلی امام در این سخنرانی نزدیککردن پیروان ادیان مختلف است که به نظر من این غایت نهایی ادیان است.
در ابتدا به نظر میرسد ادیان برای خدمت به خدا هستند
سپس سید حسین نواب، عضو هیئت علمی و رئیس مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی و رئیس مدرسه اسلامی هنر در سخنانی کوتاه گفت سالها پیش زمانی که قرار بود تعدادی از سخنرانیهای شاخص امام صدر را جمعآوری کنم، به این میاندیشیدم که کدام جملات امام میتواند بازتاب کاملتری از اندیشهٔ ایشان باشد. دو جمله در ذهن من نامزد این جایگاه بودند که اتفاقا هر دو متعلق به این سخنرانیاند و بعدها فهمیدم پشت سر هم بیان شدهاند. یکی از این جملات آن است که:«برای انسان گردآمدهایم.» که به نظرم جملهٔ بسیار عظیم و سختی است و دوم، عبارت «ادیان در خدمت انسان» است. این جمله در نگاه اول گیجکننده است چون ما همیشه گمان میکنیم ادیان در خدمت خدا هستند و نه در خدمت انسان! اما وقتی نگاه میکنیم میبینیم این جمله چقدر راهگشاست. شاید مشکل اصلی یا ریشهٔ بسیاری از مشکلات ما این باشد که فکر میکنیم مشروعیت حکومت از دین است، اما وقتی دقیق میشویم و موشکافی میکنیم میبینیم مشروعیتش از انسان است. اینجاست که ناگهان در مییابیم چقدر این نگاه میتواند حل مسئله کند. گویی در ذهن امام صدر مفهومی به نام انسان کمک میکند که دوگانهٔ عمل دینی و عمل عرفی از اساس منحل شود. همچنین وقتی دیدگاههای عرفانی ایشان را بررسی میکنیم و به عمق میرویم در مییابیم که گویی دوگانهٔ خدا و انسان هم منحل شده است یعنی عمل الهی همان عمل انسانی است.
نواب با اشاره به دیدارش در اردیبهشت ماه با پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان گفت در این دیدار پاپ به ما گفت: ما مسیحیان در جنگها به مسلمانان ظلم کردیم، اما آن دوره دیگر گذشته است. من به عنوان یک مسیحی وقتی به دیدار آقای سیستانی رفتم او را مرد خدا دیدم. وقتی دیدم که شما با آقای سیستانی همآئین هستید، خیلی خوشحال شدم. ایشان همچنین گفتند که بیاید اختلافات را کنار بگذاریم و برای انسان فکر بکنیم و من آنجا کاملا یاد امام صدر افتادم. امام سالها قبل متوجه این مسئله شده بود که ما باید دغدغهای جدی حول انسان پدید بیاوریم
شرط اساسی ایجاد یک جامعهٔ یکپارچه و سالم آن است که مانند هم نباشیم
در ادامه سیده ملیحهٔ صدر، دختر کوچک امام صدر و مدیر مرکز مداخلۀ زودهنگام اسیل، که به صورت آنلاین از لبنان در جلسه حضور داشت گفت: بافت لبنان خیلی بافت سخت و پیچیدهای است. او گفت ما در تلاشهایمان برای گفتوگو با نوجوانان مسیحی لبنان، با سؤالهایی مواجه میشدیم که نشان میداد تا چهاندازه از یکدیگر دور افتادهایم. مثلا سؤالی که نوجوانان مسیحی از ما میپرسیدند این بود که چرا مسلمانان در تابستان هم لباس زمستانی میپوشند؟! یعنی با اینکه در لبنان و در کنار مسلمانان زندگی میکردند اما هیچ تصوری از مفهوم حجاب در اسلام نداشتند.
جایگاه امام صدر در دورهٔ حضورشان در لبنان به جایی رسید که همهٔ طرفهای مختلف ایشان را قبول داشتند. امروز وقتی ما به جایی میرویم و میخواهیم خودمان را معرفی کنیم، وقتی میگوییم مسلمان هستیم از ما میپرسند یعنی چطور هستید؟ میگوییم مسلمان دیگر! مثل امام موسی صدر. ولی طرفهای مقابل به ما میگویند تکلیف ایشان جداست، آیا واقعا شما پیرو منش او هستید یا فقط در نام مسلمانی با او مشترکید؟ این مثال را ذکر کردم تا بگویم امام صدر توانستند در این بافت بسیار پیچیده، همه را جمع کنند. شاید علت موفقیت امام صدر این است که ایشان میگویند شرط اساسی ایجاد یک جامعهٔ یکپارچه و سالم آن است که شکل هم نباشیم. تفاوت موجب میشود همه گرد هم جمع شویم و گفتگو کنیم. به همین علت است که امام به شدت به طرف مقابلشان احترام میگذارند و از همین جهت است که میتوانستند خوب بشوند از سوی دیگر نیتشان سالم بود و قصد نداشتند رأی طرف مقابل را عوض کنند و این یعنی میتوانستند نقطهٔ مشترکی به وجود بیاورند.
آیا واقعا «راهی جز گفتوگو نیست»؟!
در نیمهٔ دوم نشست برگههای سؤال حاوی دو سؤال زیر «دیدگاه شما دربارهٔ این جمله چیست: راهی جز گفتوگو نیست.» و «من برای ترویج گفتوگو چه کاری میتوانم انجام دهم؟» میان حاضران توزیع شد. در این بخش، که الگوی آن برگرفته از تمرینهای کارگاه بازآفرینی مهارتهای گفتوگو بود، هر یک از حاضران ابتدا پاسخ خود را در برگه نوشتند سپس برگه را روی صندلیشان گذاشتند و بلند شدند و به دلخواه، سراغ پنج صندلی دیگر رفتند و دیدگاه خود را در پاسخ به نظر صاحب برگه، روی برگهٔ طرف مقابل یادداشت کردند و سپس به صندلی خود برگشتند. پس از این، گفت و گویی جمعی درباره پاسخ ها در جمع صورت گرفت و دیدگاه های متنوعی میان حاضران رد و بدل شد، بهویژه آنکه برخی از حاضران معتقد بودند جملهٔ «راهی جز گفتوگو نیست» نمیتواند صحیح باشد و اتفاقا راه حل بسیاری از معضلات جامعه، پس از به بنبست رسیدن گفتوگوها، توسل به زور و تلاش برای کسب قدرت است. همین تنوع و تضارب دیدگاهها موجب شد بخش دوم برنامه، که مهمانان ویژهٔ نشست نیز در آن حضور داشتند، با حرارت بیشتری برگزار شود.
در پایان برنامه دو کیک به مناسبت بیستمین سالگرد تأسیس مؤسسهٔ امام صدر و کانون گفتوگو بریده و میان حاضران تقسیم شد. همچنین هر یک از حاضران به رسم یادگاری هدیهای از خانم صدر دریافت کردند.
مؤسسهٔ امام موسی صدر سال ۱۳۸۲ با دو هدف اصلی پیگیری پروندهٔ ربودن امام موسی صدر و جمعآوری و انتشار آثار ایشان به فارسی، راهاندازی شد. گرچه تا امروز متأسفانه هدف اول به نتیجهٔ دلخواه نرسیده است اما بخش انتشارات مؤسسهٔ امام صدر توانسته بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب از آثار ایشان را به چاپ برساند. همچنین در سال ۱۳۸۲ کانون گفتوگوی مؤسسه نیز با هدف بازآفرینی مهارتهای گفتوگو تأسیس شد. کانون گفتوگو تا امروز کارگاههای پرشماری داخل و خارج کشور در راستای تقویت مهارتهای گفتوگویی برگزار کرده است.