دومین همایش «مدرسه تربیتی امام موسی صدر و دلالت های آن در زمان حاضر» ۳۰ بهمن ماه و در سالروز حضور ایشان در کلیسای کبوشیین برگزار شد.
موضوع این همایش که با همکاری مشترک موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و شورای عالی آموزش و پرورش به شکل آنلاین برگزار شد، «مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه امام موسی صدر» بود.
دکتر محمود امانی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در ابتدای همایش دقایقی کوتاه سخن گفت و در ادامه دکتر معصومه عبدلی مقاله تحقیقی خود را ارائه کرد و دکتر خسرو باقری و حجت الاسلام والمسلمین دکتر علیرضا صادقزاده به تحلیل و نقد آن پرداختند.
خلاصهای از سخنان این همایش به همراه فایل صوتی کامل آن را در ادامه میخوانید و میشنوید.
نگاه تربیتی چالش محور و مسئله مدار
حجت الاسلام والمسلمین دکتر علیرضا صادقزاده
امام صدر افزون بر اینکه اسلام شناسی مسلم است و با مسائل جدید زمانه آشناست و مجنهدی جامع شرایط است، شخصیت تربیتی کمنظیری نیز دارد. اگر چه ایشان به عنوان فرد صاحبنظر رسمی در حوزه علوم تربیتی تلقی نمیشود اما در همه مباحث نظری و فکری، تربیت انسان را مدنظر قرار میدهد و تلاشهایش در همه عرصهها برای تربیت انسانها بوده است.
تشکلسازی نکته برجستهای در نگاه تربیتی ایشان است و تلاشهای عملی ۲۰ ساله ایشان در لبنان نیز همین نهادسازی را نشان میدهد. کاری که بسیاری از ما هنوز با آن اشنا نیستیم یا باور نکردیم که باید این کار بزرگ را انجام دهیم، در دنیایی که گروه و تشکل کار میکند.
حرکات تربیتی او ابعاد نوآفرینانه دارد و چالش محور و مسئله مدار است. بحث همزیستی یکی از این موضوعات چالش محور است.
بحث همزیستی در جهان امروز، موضوع زنده و نیازمند تاکید فراوان است. همزیستی میان اقوام درون یک جامعه و نیز میان فِرق مذهبی گوناگون در یک دین و همچنین در سطح بین المللی. اینجاست که تربیت باید برای همزیستی مسالمت آمیز کاری انجام دهد. با مراجعه به اندیشه و سیره امام صدر میبینیم که او نظریه همزیستی متفاوتی را ارائه کرده است.
در نگاه مسئله محور، دغدغه جدی او احیای هویت شیعی بوده که از سوی دیگر هویت اسلامی و هویت ملی را هم احیا میکرد و فعالیتهای تربیتی هم در همین راستا بود و در عین حال به هویت انسانی نیز توجه داشته است.
چنانچه برخی از اینها میتواند با هم قابل جمع نباشد! در کشور ما هم این تصور غلط بعد از انقلاب پیش آمد که هویت دینی و ملی با هم تعارض دارند! اینکه ایشان توانست در یک زمان به این چند لایه هویت توجه کند، سوالی است که ما اکنون درگیر آن هستیم.
قطعا ایشان تربیت را در چهارچوب نگاه دین انجام میدهد و نگاه و رویکردی اجتماعی به تربیت دارد.
پرهیز از فردگرایی و تاکید بر کار تشکیلاتی
دکتر معصومه عبدلی
ضرورت بحث: جامعه ما از بحرانهای اجتماعی رنج میبرد که حاصل فردمحوری و بیتوجهی به ترتیب اجتماعی است. بحران فرار مغزها، بیتوجهی به منافع ملی، تخریب محیط زیست، نتیجه تربیت فردگرایانه است.
چرا امام صدر الگوی تربیت موفقی است؟
او در عمل از فرد گرایی پرهیز میکرد، با اقشار مختلف جامعه ارتباط برقرار میکرد، به کار تشکیلاتی توجه خاصی داشت و از تمام عناصری که میتوانست وحدت ملی را به وجود بیاورد مانند زبان، قومیت و … استفاده میکرد.
امام صدر هم به اصالت فرد هم اصالت جامعه باور دارد. او جامعه را دستساخته انسان میبیند و میگوید انسان میتواند بر جامعه تاثیر بگذارد و ذاتی جامعهگرا دارد، وظایفی در قبال جامعه دارد و در مقابل حقوقی را از آن مطالبه میکند. این تعهد انسان به جامعه از نظر امام صدر، مانع از آزادی فرد نیست بلکه تضمین آزادی اوست.
او اقدامات عامالمنفعه برای مردم و به کمک مردم داشته و اینها را در قالب تشکیلات مردمی یا قانونی انجام داده است. مطالبات اجتماعی مردم را فارغ از هر گونه اختلاف یا اشتراک پیگیری کرده است. تعامل گسترده با تمام فرقهها و ادیان داشته و هیچ اقدامی نبوده که به شکل فردی انجام داده باشد.
صدر این نگاه اجتماع محور را چگونه تبیین میکند؟
اسلام گرایش به زندگی اجتماعی را در مسلمانان هم تقدیس کرده هم تعمیق. اسلام عطا و بخشش به دیگران را وظیفه دینی و سودرساندن به دیگران را عبادت میداند. اسلام پیوندهای اجتماعی بین مردم را با صله رحم، خوشرویی و بخشش تقویت میکند.
او از احکام اسلام تفسیر اجتماعی ارائه میکند. مانند بحثی که درباره انفاق و غیبت دارد. او اخلاق را بهتر از قانون، ضامن حفظ روابط اجتماعی میداند.
پیشنهاد الگوی فلسفه تربیت اجتماعی برای آموزش و پرورش
- ۱. اصل اول ایجاد وحدت و تعامل: نظام دانشآموزی باید بین دانشآموزان در اقوام مختلف تفاهم ایجاد کند. این وظیفه صرفا وظیفه معلم نیست، تمام عناصر آموزشی باید در خدمت این امر باشد.
- ۲. اصل دوم ایجاد تعامل و همزیستی مسالمتآمیز: کوشش مدرسه برای عادت دادن دانشآموزان به کار گروهی و احترام به جمع و یاد دادن روش گفتوگو در کلاسها. تمرین گفتوگو از مدرسه آغاز شود.
- ۳. اصل سوم هویت بخشی ملی: اگر چه وجود قومیتها مهم است اما خطر قومگرایی تهدیدی برای تمامیت کشور و مرزهای آن است. میهن دوستی مقوم شخصیت انسان است و هویت اجتماعی انسانها را در کنار هم تقویت میکند. علائق میهن دوستانه فرار مغزها و مهاجرت را کم میکند. میشود شخصیتهای ملی میهنی را به وفور در کتابها شناساند و از نمادهای ملی میهنی مانند پرچم و احترام به آن در هر جا استفاده کرد.
- ۴. اصل چهارم هویت بخشی مذهبی یا قومی: دانشآموزان باید نسبت به قوم خودشان إحساس تعلق و دلبستگی کنند. دوام یک قوم و جایگاه آن در جامعه منوط به حفظ اعضای آن است. اصلاح نگرش درونی اعضا و نیز نگرش افراد جامعه نسبت به هر قوم در تلاش برای هویت بخشی باید درنظر گرفته شود.
اقوام پنجرههای تمدن هستند و با پرهیز از تعصبات میتوان از دستاوردهای آنها استفاده کرد. معرفی سنتهای قومها به رسمیت شناختن زبان هر قوم به عنوان زبان دوم در مدارس میتواند به این امر کمک کند.
توجه به لایههای هویتی در تربیت انسان
دکتر خسرو باقری
امام موسی صدر در تربیت اجتماعی فهم بسیار دقیقی از سطوح انسان دارد. انسان در سطوح مختلف میتواند هویتهای متعدد داشته باشد، هویت مذهبی، قومی، ملی و انسانی. پس منِ آدمی لایه لایه است و این مورد توجه امام صدر در تربیت اجتماعی بوده که اینها با هم تعارض نداشته باشند و با هم جمع شوند. این برداشت ایشان در عین حال برداشت اسلامی است.
حضور ایشان در لبنان، توجه همزمان به این سطوح انسانی است و به شکل موفقیت آمیز آن را به کار بسته و روابط خوبی را رقم زده است.
چند نکته قابل نقد در صحبتهای خانم عبدلی:
در بحث ایشان، اصالت فرد در مقابل اصالت جامعه قرار داده و بحث شد. اینکه بگوییم اصالت با هر دو است سخن دقیقی نیست. نمیدانم مستندات ایشان از اینکه امام صدر چنین باوری داشته چقدر میتواند حاکی از این مسئله باشد.
اصالت در فلسفه چیزی مثل اولویت است. نمیشود گفت دو چیز همزمان اولویت اول باشد. بنابراین این جمله که اصالت هم با فرد است هم با جامعه، به لحاظ فلسفی عبارت مشکلداری است. ممکن است ما بحث اصالت را نکنیم و بگوییم فرد و جامعه هر دو نقشهای مهمی دارند، اینجا بحث دیگری را مطرح کردیم. منظور این است که نیاز نیست این مفهوم فلسفی را نادرست استفاده کنیم.
در این بحث بیشتر به مقوله اجتماع پرداخته شده و انگار که فرد ناپدید شده و تعبیر اجتماع محوری از نگاه امام صدر داریم. در حالی که در تربیت اجتماعی تفرد مهم است و البته غیر از فردگرایی است. فردگرایی یک رویکرد فلسفی است اما تفرد یعنی من خودم یک آدم هستم، با شما ارتباط دارم اما من به عنوان یک فرد سرجای خودم هستم.
اگر اجتماع محوری را انقدر غلیظ کنیم که فرد، تفرد خودش را از دست بدهد به نظر من تربیت اجتماعی حالت گلهوار پیدا میکند. لذا در تربیت اجتماعی تفرد مهم است. این مسئله مفقود است در پژوهش ایشان، شاید بخش تربیت اجتماعی را بیشتر مدنظر قرار دادند.
اما بخشی از تربیت اجتماعی درمقوله تفرد انسان است یعنی من خودم را به عنوان یک انسان قبول داشته باشم بعد بیایم و با شما ارتباط برقرار کنم. و لذا این بحثها باید از هم تفکیک شود و تفرد را در نگاه امام صدر نیز باید بررسی کرد.
بخشی از تربیت اجتماعی هم این است که من قابلیت مخالفت داشته باشم و بتوانم آن را پیش ببرم. حتی مبارزه کنم همانند احزاب. بنابراین تربیت اجتماعی یادگرفتن تعارض نیز هست و همچنین تفرد و باید در کنار همگرایی آموزش داد که چطور تعارضها را بشناسیم. باید بتوانیم نظر مخالف هم داشته باشیم و به صورت مناسب پیش ببریم.