بررسی دیدگاه امام موسی صدر درباره مواجهه تربیتی با جوانان
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مسعود آذربایجانی
امروز عوامل متعددی مانند اختلاف نسلها، رسانهها، اینترنت و نهادهای اجتماعی مختلف، در کنار هم یا به صورت ترکیبی، مسئلۀ تربیت را پیچیدهتر کردهاند.
با نظر به این نکات ضرورت و چرایی پرداختن به اندیشههای امام موسی صدر در خصوص جوانان و مواجهۀ تربیتی با آنان روشن میشود.
تربیت جریانی منظم و مستمر است که هدف آن کمک به رشد جسمانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، معنوی، یا بهطور کلی رشد شخصیت پرورشیابندگان در جهت کسب هنجارهای پذیرفتهشده و شکوفایی استعدادهای آنان است.
هدف از تربیت کمک به رشد است. رشد جریانی همیشگی است که ابعاد گوناگون جسمی و شناختی دارد. تربیت باید به این هدف منجر شود که رشد در همۀ ابعاد جسمی، شناختی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و معنوی صورت بگیرد، یا بهطور کلی به رشد شخصیت منجر شود.
مقصود از جوان بازۀ سنی ۱۴ تا ۲۹ سالگی است که این تعریف عمومیت بیشتری دارد و یونسکو نیز آنان را پذیرفته است. با مراجعه به اندیشه و عمل امام موسی صدر ده شاخصِ مواجهۀ تربیتی با جوانان را میتوان برشمرد:
- واقعبینی: مقصود از واقعبینی توجه به عینیتها و واقعیتهای جامعه و ضرورتهای واقعی مردم است. امام صدر معتقد بود که جامعه گرفتار نقصهای فراوانی است و از جوانان میخواهد که به این کمبودها توجه کنند.
- حقیقتگرایی: بدین معناست که طالب حق باشیم و آن را در اندیشهوعملِ خود نشان دهیم. اگر هم سهواً خطا کردیم، خطایمان را بپذیریم. حقیقتگرایی باعث میشود که جوانان از ما پیروی کنند؛ چون جوان به حقیقت نزدیکتر است و تابِ پایمال شدن آن را ندارد.
- عقلانیت: بدین معنا که مواجهۀ ما با جوانان باید بر اساس منطق و استدلال و آخرین یافتههای پذیرفتهشدۀ علمی باشد. امام صدر نه تنها دین را با پیشرفتهای علمی و اجتماعی ناسازگار نمیداند، بلکه معتقد است که دین با نیرو و توان بیشتری، جامعه را به پیشرفت مادی و معنوی سوق میدهد. امام صدر جوان را نوگرا و بالنده میداند و معتقد است که اگر مانع اندیشههای جدید شویم، میان ما و جوان فاصله میافتد.
- مسئولیتبخشی به جوانان: ما باید به جوانان اعتماد کنیم و آنان را در مسئولیتهای مختلف مشارکت دهیم. امام صدر تصریح میکند که تلاش ما این است که جوانان را در برابر مسئولیتهای خود قرار دهیم. او جوان را در مسئولیتپذیری به پیامبر مانند میکند و او را مکلف به ساختن جامعه میداند.
- تسامح: در تربیت جوانان باید بیشتر اغماض و مدارا کنیم و خطاها را نادیده بگیریم. امام صدر میگوید که خودش در مواجهه با جوانان هم از شیوۀ تسامح استفاده میکند و هم از نصیحت.
- عامل بودن: در مسائل تربیتی، جوانان بیش از آنکه به سخنان و بیان بنگرند، به رفتارها نگاه میکنند. رفتار امام صدر اینگونه بوده است که به هرآنچه اعتقاد داشت، عمل میکرد.
- توجه به نقش والدین و خانواده در تربیت: امروز علیرغم حضور نهادهای مختلف اجتماعی، خانواده همچنان مهمترین و اثرگذارترین عامل تربیتی است. امام صدر اذعان میکند که حفظ ارتباط عاطفی میان جامعه و جوانان فقط از طریق تربیت در خانه ممکن است. اصل تربیت در خانواده است، زیرا خانواده از لحاظ کمّی وقت بیشتری از جوان را در اختیار دارد و از لحاظ کیفی هم اثرگذارتر است.
- رابطۀ صمیمی و همدلانه: همدلی یعنی نگاه به جوانان از زاویۀ دید جوان. در گفتوگوهای امام صدر با جوانان این همدلی و مواجهۀ صمیمی احساس میشود. او به صراحت به جوانان میگوید:«جوان عزیز، با من بحث کن.» این تخاطب یعنی من فقط برای تو نمیگویم، تو هم با من گفتوگو کن.
- آزادی در اندیشه و عمل: مواجهۀ تربیتی نیازمند آزادی عمل است. مواجهۀ صحیح با جوان این است که گزینههای متعدد را پیش روی او بگذاریم. امام صدر به جوانان میگوید که شما با آرا و افکار خود، تجربۀ خود را داشته باشید و در عین حال، استقلال خود را حفظ کنید.
- ایمان: ستون فقرات اخلاق و تربیت و خویشتنداری، ایمان به خداست. امام صدر بر آن است که انسان معاصر خدا را کنار گذاشت و با نادیده گرفتن خدا، احساس نگرانی به سراغ او آمد؛ زیرا دانش و صنعت و فلسفه و ادب و هنر و آنچه ساختۀ دست بشر است، در حال تکامل و ناپایدار است و انسان نمیتواند برچیزی که ناپایدار است، تکیه کند. از این رو، میکوشد تا توانمندیهای دین را در عرصۀ زندگیِ جدید به جوانان نشان دهد.
نگاه ما به امام موسی صدر و اندیشههای او نباید نقطهای و راکد باشد؛ باید به اندیشههای او بهمثابۀ خطی ممتد نگاه کنیم تا پویایی و بالندگی به وجود آورد؛ خط ممتدی که به سوی حق و حقیقت است و در سایۀ قرآن و معارف دینی معنا پیدا میکند. بنابراین، اندیشههای ایشان باید بازخوانی شود و این کار نیازمند نگاهی اجتهادی است.