راز موفقیت امام صدر در ایجاد همبستگی اجتماعی در لبنان
سخنران: دکتر فاطمه طباطبایی
راز موفقیت امام صدر را در ایجاد همبستگی اجتماعی در لبنان باید در بینش دینی ایشان و قرائتی که از دین اسلام داشتند، جستجو کرد. ریشههای این قرائت و نگرش را میتوان از منظر خداشناسانه و دینشناسانه و هستیشناسانه و اخلاقشناسانۀ مبتنی بر خداشناسی توحیدی بررسی کرد. او در جایگاه اندیشمند و احیاگر تفکر دینی به تفسیر جزئیات مربوط به شبکههای درهمتنیدۀ روابط اجتماعی پرداخت و نه تنها در مقام نظر که در حیطۀ عمل توانست زمینۀ ایجاد همبستگی اجتماعی را فراهم آورد.
در نگاه ایشان پذیرش توحید و یگانه دانستن معبود به قبول وحدت جامعه میانجامد. چنین باوری زمینۀ همبستگی و قرابت را میان انسانها ایجاد و هرگونه احساس تنهایی و غربت را از آنها سلب میکند.
خلقت انسان از نفس واحده راه را بر هرگونه تبعیض نژادی و قومی و قبیلهای میبندد و موجب اتحاد و همبستگی افراد را فراهم میسازد. از نگاه ایشان، منشاء انزوا طلبی و عدم همکاری با یکدیگر این است که احساس کنیم با دیگری فرق و بر او برتری داریم. حال آنکه از منظر انسان دیندار، انسان فرودست و فرادست وجود ندارد.
در این دیدگاه خداشناسانه، شریعتهای گوناگون همه به مشیت الهی بازگشت میکنند و انجام و فرجام همۀ آنها خدای احد واحد است. چنین باوری پیروان ادیان را به هم نزدیک میسازد و آدمیان درمییابند که خدا ارتباط و نسبت خاصی با جامعۀ خاصی ندارد؛ بلکه خود انسانها هستند که به خواست خود شکل جامعه را رقم میزنند.
از منظر دینشناسی، ایشان حقیقت دین را آموزههایی معرفی میکنند که خداوند به انسان ارائه کرده تا در دستگاه بزرگی به نام هستی زندگی کنند و روابط میان انسان و جهان را سامان دهد. امام صدر دین اسلام را تسلیم شدن در برابر خالق هستی معنا میکنند و تسلیم شدن را با ساحت باطنی و عواطف انسان مرتبط میدانند. از این رو، پذیرش اسلام با ایمان و اطاعت همراه است و پذیرشی است که با عقل و قلب و جسم انسان توأم میشود.
در نگاه ایشان اسلام یک خط مشی و مسیر است و همۀ پیامبران دین واحد را تبلیغ کردهاند و باید به همۀ پیامبران و کتب آسمانی ایمان داشت. باور به وحدت ادیان آسمانی را میتوان یکی از رازهای موفقیت امام موسی صدر در ایجاد همبستگیهای اجتماعی در جامعهای با پیروان ادیان و مذاهب گوناگون تلقی کرد. نتیجۀ این آموزۀ الهی این است که میان دعوت پیامبران پیوندی ناگسستنی به وجود میآورد. در چنین نگاهی، انسانها در یک مسیر بههمپیوسته قرار میگیرند و موجب میشود که هیچ انسانی در هیچ زمان و مکانی خود را تنها احساس نکند. درک این مطلب سبب شرح صدر در برابر اندیشهها و دیدگاههای متفاوت و پذیرش ادیان دیگر و احترام به آنها و ارتباط آسان و بدون تعصب با آنها میشود.
در هستیشناسیِ امام موسی صدر، عالم هستی با همۀ تکثراتش از وحدت و یکپارچگی برخوردار است و انسان موجودی است که به صورت خداوند آفریده شده است و جامعۀ انسانی بهمثابۀ جزئی از عالم وجود باید از قوانین حاکم بر کل هستی تبعیت کند. از همین رو، ارتباط بین افراد و گروههای جامعه بهمثابۀ تابعی از ارتباط ذرات کائنات با یکدیگر تلقی میشود و نظم اجتماعی تابعی از نظم شگفتانگیز عالم هستی به شمار میآید.
یکی دیگر از مقولههایی که میتواند نشاندهنده تأثیرگذاری چشماندازهای هستیشناسانۀ امام صدر بر همبستگی اجتماعی باشد، باور به معاد است؛ زیرا کسی که جهان هستی را هدفمند قلمداد می کند، نگاهی وسیع و کلان به مسائل خواهد داشت و اختلافات جزئی را بهانهای برای فقدان همبستگی قرار نمیدهد.
دیدگاههای اخلاقی امام صدر نیز در این خصوص بسیار مهم و تأثیرگذار است. امام صدر ، اصالت بخشیدن به اخلاق را هدف و رسالت همۀ ادیان الهی بر میشمرند و اخلاق را به نوری همانند میکنند که گروهها را به یکدیگر پیوند میدهد و در مقابل، بداخلاقی موجب تشتت و پراکندگی افراد جامعه میشود. از نگاه ایشان انسان بیش از آنکه با توانمندیهای مادیاش به جامعه خدمت کند با کرامت خود جامعه را از خدمات خود بهرهمند میسازد؛ زیرا کرامت و انسانیت اوست که اعتماد مردم را به خود جلب می کند.
بداخلاقی تنها به فرد بداخلاق ضرر نمیرساند؛ بلکه جامعه را به تباهی میکشاند از این رو، حفظ کرامت انسانها عامل اصلی اعتماد است و اعتماد به یکدیگر عامل اتحاد و پیوند آحاد جامعه است.
در نگاه امام صدر حیات جامعه و پویایی آن با ارتباط و همبستگی افراد آن جامعه در سایۀ اخلاق و نیز پذیرش توانمندیهای متفاوت افراد حاصل میشود. امام صدر جسم افراد را بهمنزله پیکر جامعه و دادوستد و تعامل و ارتباط میان افراد را بهمنزلۀ روح جامعه میداند و بر این باور است که هر اندازه توانمندی افراد جامعه بیشتر باشد، تعامل افراد آن جامعه با یکدیگر بیشتر میشود و از پایهها و اصول جامعۀ یکتاپرستی این است که بتواند استعدادها و توانمندی افراد را رشد دهد. به هر میزان توانمندی افراد بیشتر شود، بهتر میتوانند از آن ببخشند و از این راه، ارتباط متقابل افراد بیشتر می شود و در نتیجه، جامعه به سمت وحدت و جامعۀ توحیدی پیش میرود.
به طور خلاصه، آنچه توانست امام صدر را در ایجاد همبستگی میان اقوام مختلف موفق سازد، صبغۀ دینی ایشان بود که دربردارندۀ باورهایی از این دست بود:
- پذیرش خدای واحد؛
- حاکمیت خدا بر کل نظام هستی؛
- باور به روح همدلی و مدارا؛
- قبول مکرمتهای اخلاقی بهمثابۀ هدف و رسالت انبیای الهی؛
- باور به مبدأ واحد برای شریعتهای مختلف؛
- وحدت همه انسانها درآفرینش؛
- متفاوت بودن شریعتها و توانمندی و نگرش افراد؛
- باور به وحدت ادیان آسمانی؛
- ضرورت تبادل و تعامل انسانها برای رشد و تعالی انسان در همه ساحتها؛
- باور به فرجام هستی و غایتمندی جهان آفرینش. این باورها نگاهی ژرف و همهجانبه به انسان میبخشد و موجب میشود که از اختلافات جزئی عبور کند و زمینۀ همبستگی را برای اهدافی والاتر فراهم سازد.