برنامه یلدای روستای ابراهیم آباد

برنامه یلدای روستای ابراهیم آباد و کتاب‌های امام موسی صدر

روستای تاریخی ابراهیم آباد (رستاق)، ۲۶ آذر امسال برنامه‌ای به مناسبت یلدا در خانه فرهنگی روستا برگزار کرد خانه‌ای که یک کتابخانه‌ مردمی هم دارد.

چندی پیش در ارتباط برقرار شده میان مسئول این کتابخانه با موسسه امام موسی صدر، مجموعه‌ای از کتاب‌های انتشارات موسسه برای استفاده علاقه‌مندان در این کتابخانه ارسال شد. این کتاب‌ها در برنامه شب یلدایی روستا هم در معرض نمایش بازدیدکنندگان قرار گرفت.

اما ارتباط امام موسی صدر با این خانه و روستا به سال‌های دور بازمی‌گردد. عکس‌هایی که از این برنامه یلدایی به دست ما رسید، سبب شد تا ماجرای قدیمی یک دیدار را مرور کنیم.

این ماجرا در گزارشی که اسفند سال ۱۳۹۳ در روزنامه آفتاب یزد منتشر شد، مفصل بازگو شده است. گزارشی از دیدار یکی از اهالی روستاهای یزد با امام موسی صدر در لبنان. حاج اسدالله حقیر ابراهیم آبادی، متولد ۱۳۰۵ در روستای ابراهیم آباد، در جوانی کامیون‌دار بود و با گواهینامه بین المللی به خیلی جاها سفر کرد.

آشنایی و دوستی قدیمی او با مرحوم آیت الله سید جواد حیدری، استاد اخلاق و امام جماعت مسجد برخوردار یزد در یکی از سفرها او را با امام موسی صدر روبرو کرد.

هنگامی که حاج اسدالله عازم سفر سوریه بود، به عادت همیشه به دیدار آقا سید جواد حیدری رفت. آقای حیدری از او خواست تا دست‌خط و ۲۵ هزار تومان پول نقد را به دست امام موسی صدر برساند.

حاج اسدالله پس از سوریه به لبنان رفت تا در بیروت امام صدر را ببیند. آنجا به کمک سید صادق طباطبایی، خواهرزاده امام صدر موفق شد تا در فرصتی مناسب امام موسی صدر را ببیند و گفت‌وگو کند و امانتی را به او برساند. حاج اسدالله در بازگشت دست‌خطی هم از امام صدر را برای آیت‌الله حیدری آورد. این دیدار در مرداد ۱۳۵۷ صورت گرفته بود، درست یک ماه پیش از آنکه امام موسی صدر در سفر به لیبی ربوده شود.

آقا سید جواد حیدری، سال‌ها بعد خانه‌ پدری‌ حاج اسدالله را که کدخدای روستا بود خرید و آنجا را به مکانی فرهنگی، مذهبی و علمی برای روستائیان تبدیل کرد. این خانه کتابخانه‌ فعالی هم دارد که به دست فرزندان مرحوم آیت الله حیدری ایجاد شده و فعالیت می‌کند.

حاج اسدالله و آقا سید جواد حیدری سال‌هاست که به دیدار حق شتافتند و این روزها قصه‌ این خانه و کتابخانه با نمایش کتاب‌های امام موسی صدر به قصه قدیمی آن دیدار گره خرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.